بهترین رویا
مرینت : آخرین روز مدرسه بود و وقتی کلاس تموم شد داشتم به آدرین فکر میکردم که الیا صدام زد . الیا : دختر چیزی شده؟ مرینت: نه هیچی نشده. الیا : پس به چی فکر میکنی ؟ مرینت با لپ هم گل انداخته جواب داد: به آدرین. الیا : مرینت باید امروز به آدرین بگی که عاشقشی. مرینت : چجوری؟ الیا : مثلاً آدرین رو به بستنی دعوت کن
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
توجه : این داستان تا پارت ۳ تو کانال کوثر ۱۲۳گذاشته شده بود بعد از اینکه اکانتم پرید منم اکانت Jungkook رو برای ادامه داستانم گذاشتم.🍡
پس هیچ کپی رایتی در کار نیست و کپی از داستان هم ممنوع است
باتشکر: کوثر ۱۲۳☕