سلاممم عسلاممم تاکومی اومده با آخرین پارت از این داستان از نظرتون داستان بعدی از کی باشه؟
....به دیوار تکیه داد آرام آرام پاهاش سر خوردند و بر روی زمین نشست پاهایش را بغل گرفت و به اشک هایش اجازه ریختن داد..فکر اینکه دیگه یونگی را نبیند داغون اش میکرد.. چه برسد به واقعیت اش .دعا میکرد کاش اگر قرار بود بلایی سر یونگی بیاید قبلش مرده بود......همیشه براش سوال بود چرا هیچ نوری و روشنایی ای توی زندگی اش نیست تا وقتی با یونگی آشنا شد او براش عشق یک طرفه ای بود که از دور می پرستیدش .هیچوقت امیدی به بودن با یونگی نداشت.حتی با ازدواج کردن قلب اش نمی شکست زیرا از همان اول که عاشق شد میدانست یونگی هیچوقت مال او نمیشود.. انسان های دنیا به سه دسته تقسیم میشوند دسته اول: کسایی که زندگی شان را با درد شروع میکنند و پایانش خوشی توی داستان ها است..دسته دوم : آن هایی که شروع خوشی دارند ولی پایان شان از هر چیزی دارک تر است...دسته سوم: شامل هیچکدام نمیشود آدم هایی که از وقتی پا به این دنیای فانی گذاشته اند روز به روز درحال زجر کشیدن و درد کشیدن هستند زندگی ای تلخ تر از زهر مار دارند و پایانی تاریک تر از شب بدون روشنایی ولی به زیبایی گل رز ...سد اند ولی زیبا ،زیبایی که پر از درد های مخفی شده است .......هوسوک و جیمین به سمت اتاق یونگی قدم بر میداشتن که هاری را آشفته بر روی زمین دیدند له سمت او قدم برداشتند جیمین دست اش را دور کمر دخترک حلقه کرد و اورا در آغوش خود کشید ..دلیل حال دخترک را خوب میدانستلبخند غم زده ای زد و سعی کرد دوست اش را آرام کند..هوسوک نگران رو بروی در ایستاد و سعی در دیدن حال و وضعیت یونگی داشت با عصبانیت غرید: چه اتفاقی براش افتاده؟..: خودشو انداخت تو دریا...هاری حس میکرد دیگر توانایی دیدن ندارد و صدا ها برایش کمتر و کمتر میشدند با شنیدن صدای ایدل اش که همیشه آرزوی دیدن اش را داشت جواب کوتاهی داد و از دنیای واقعی به سمت دنیای رنگین تر پا به فرار گذاشت.....
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
76 لایک
خیلی خوب بود
یه چیزی به نام استعداد داری
چیزی که همه ندارن🥲✨️
خیلی خیلی خیلی خوب بود
واقعا خسته نباشی🍓✨️
وای وای وای نکن با قلبمزخفزخببخ😭😭😭😭💘
خوشحالم که خوشت اومدد
خوشحالم که نوشتی....😭
وای توان ندارم از دستت😭😭
داستان رو درست کردی... ولی تا لحظه آخر داشتی ک.رم میریختی😦😑
من دختر خوبیم👈🏻👉🏻
✔️✨️
یه چیزی نوشته بودم
برای بار ۱۰۰۰ دوباره تایپش کردم ولی مثل اینکه اصلا نمیاد
ای خدا چه وضعشه
وضع ممد پسند🥸✔️
دعنتت🤣
😂😂😂
بک ؟
بیا عزیزم💞
ممنون❤️
💞💞
بهت پیم بدم تو گفتگو ها؟؟ جواب میدی؟:’ ))
معلومه چرا جواب ندمممم
بردار با حجابم . . . فکر زنده بودنو از سرت بیرون کن تا وقتی من زندم 😍💐
بی معرفت با یه اکانت دیگه دنبالت کردم جواب دادی،منم سایه
سایههههه
تولدت مبارک🥳🥳🥳
وای خیلی ممنوننوتپدپت😭😭💗
😊🥳✨️
ینی اخرش زنش میمیره؟
ایشالااا که نمیره متاسفانه یادم نمیادد😂😭😭😭
درود حلواتو بدم یا زوده؟ 😍💔
شله زرده؟اگه شله زرده اره