سلام من سیلویا بلک هستم دختر سیروس بلک و بئاتریس لسترنج
مامان بابای من دشمن خونی هم هستن بزار بیشتر توضیح بدم :
سیروس بلک و بئاتریس لسترنج باهم دختر عمو و پسر عمو بودن و پدر مادرشون اون هارو مجبور به ازدواج با هم میکنن و اون دو تو مدت کوتاهی از هم جدا میشن بعد طلاق
بئاتریس لسترنج متوجه چیزی میشه که هیچکس نمی خواد من آره من یک اشتباه کوچیکم که مامانم و نه بابام ازم خوششون نمیاد و بعد اون من به یتیم خونه فرستاده میشم و خبر اینکه من به دنیا اومدم به پدرم میرسه ولی اصلا از این خبر خوشحال نبود ولی درست وقتی من به يتيم خونه فرستاده شدم پدرم هم به جرم مرگ خوار بودن رفت زندان
و بعد از اینکه من به يتيم خونه رفتم چند بار مرگ خوارا به من حمله کردن پس من کم نیاوردم تا میتونستم رو جادوم تمرکز کردم خودمو تقویت کرد و الان ایشکلیم که از پس خودم به خوبی بر میام
متیو و تام توش باشن توروخدااااااااا🥺🥺🥺🥺🥺🥺
عالی
مالفوی نقش مهمی توش داره دیگه مگه نه؟
قطعا