7 اسلاید صحیح/غلط توسط: Beatrix انتشار: 2 سال پیش 572 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

اهم لایک کن



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (54)
  • imageرها
    ✊🏽👏🏻👏🏻

    یک بار رفتم دستشویی مدرسه بعد صابونش خیلی بوی خوبی میداد😂 حالا من اس”کل هر چی صابون بود خالی کردم بعد مدیر آمد و من مردم🤣😂👌🏻

  • imageSenko
    بی حوصله

    یه بار پار سال با دوستم داشتیم میومدیم مدرسه که گوش بابام زنگ خورد منم جواب دادم وقتی رسیدیم تلفن رو قطع کردم ولی یادم رفت بدمش به بابام رفتم یه گوشه زنگ زدم مامانم بعد گفت برم کلاس الان زنگم میزنه یه نیم ساعتی گذشت که دیدم یه صدایی میاد رفتم به معلمم گفتم همه بچه ها زل زده بودن بهم آخرشم گوشی دستم

  • imageسرکار 😎
    زاده حقوق بشر

    منم بزار 😁

  • imageسرکار 😎
    زاده حقوق بشر

    اوه یبارم تبلت بردم
    ولی دوستم لوم داد به معلم
    ولی چون معلممون مهربون بود به مدیر نگفت 🗿
    یعنی من همش بجور نجات پیدا میکنم خیلی جالبه برام 😂

  • imageسرکار 😎
    زاده حقوق بشر

    ادامه) به فنا میرفتم
    خودمم از عمد گریه کردم ازونورم هی قربون صدقه اون بقلیم میرفتم و به معنایی خ.رش میکردم
    در نهایت ۳ تایی در حالی که گریه میکردیم مبصر اومد پیشمونو منم گفتم ما داریم الکی گریه میکنیم
    و مبصر بد بخت در حالی که میتونستم از چشاش اینا دیگه چ ا.س.کلایین و بخونم قانع شد و رفت 😂😂😂

  • imageسرکار 😎
    زاده حقوق بشر

    و همانا
    کلاس اول کلاسمون کوچیک بود ۳نفره مینشستیم
    بعد بقل دستیم هی غر میزد و حرف میزد
    من عصبی شدم زدم تو صورتش ( بچه کلاس اول بودم ... )
    شروع کرد گریه من وسط بودم بعد اون یکی بغلیم لوس بود الکی الکی اونم گریه کرد 😐
    بعد اون موقع شیشما تو کلاسمون مبصر بودن دیدم این دوتا دارن گریه میکنن مبصرم میفهمید

  • imageسرکار 😎
    زاده حقوق بشر

    یبار تو حیاط میدوییدیم با دوستم
    یهو انتظامات مارو گرفت میخواست بره به ناظم نشونمون بده
    یکی اومد ازش یچی پرسید همون لحظه منو دوستم فرار کردیم
    حتی با ناظم همه کلاسارو گشتن تا پیدامون کنن
    من سرمو یکم پایین آوردم منو نشناختو باز نجات یافتم 😂😂😂

  • imageسرکار 😎
    زاده حقوق بشر

    زنگ ورزش دو تا کلاس ورزش داشتیم معلم جدا
    بعد رفتیم از بچه های دیگه حلقه گرفتیم یهو شیکوندیم
    بهشون بر گردوندیم
    از شانسمون اونا یهو اومدن گفتن یکی از بچه هاتون حلقه ورزشی رو شکونده فکر میکنید چیشد ؟
    اون لحظه خدا بهم رحم کرد و من دشوری بودم وقتی دیدم اومدن همونجا موندمو نجات یافتم 😂

  • خوبه تو مدرسه شما اسپیکر هست ما باید میکرفون بزاریم پبشباند گوشی صدا پخش شه😂😂😂گوشی واسمون میخونه:/

  • 1:زنگ علوم ازمایش داشتیم اب اکسیژن دست من بود کارمون تموم شد با سرپوش باز گذاشتمش کمد کتابای یکی از دوستام بعد دو زنگ بازش کرد بیهوش شد رفت بیمارستان.
    زنگ تفریح الکی به مبسرا میگفتم مدیر کارتون داره میرفتن پایین بعد من تو دفتر یکی از مبسرا دستخطمو عوض میکردم سریع رفتم بیرون(شبی ونزدی شد)فکر میکرد جن

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.