
سلام ناظر دیگه منتشر کن جان خودت ۴روزه رو این پارت ۹گیر گردم
از زبان یونا: یونا :تو کافه نشسته بودیم که یهوووووو سهون وارد شد یاخداااا سانا :هی یونا خوبی وا زیر میز قایم شدی یونا :آمد سانا :کی آمد دقیقاً یونا :سهون سانا : یااااااااااااااااااااااا ببینم تو رو سهون کراش زدی 😳 یونا:ارهههه سانا :خوب بیا بیرون یونا :خجالت میکشم (ببین کی خجالت میکشه ها 🙄) سانا :بیا ببینم یونا :باش آخ سرمممم سانا :حقت بود گشنگم حقت بود یونا :بیچاره من سانا :به حرف من گوش نکنی اینجوری میشه که یهو یه دختر هم آمد کنار سهون نشست یونا :آهان اونا باهمن😥 سانا :چه میدونی ها !! یونا :نه فقط حدس زدم که یهو یه پیامک آمد به گوشی یونا 📬📜 سهون : سلام یونا یونا :یاااا سهونه سانا :جواب بده دیگه یونا : سلام سهون سهون؛ میگم یونا کجایی یونا :با دوستم بیرونم چطور مگه سهون :آهان یونا :ببینم تو چرا بهم پیام دادی اصلأ 😑 سهون:خوب میخواستم یه چیز رو اعتراف کنم که نشد یونا:بگو سهون :باش ببین یوناااا من دوست دارم تمام یونا :چه دروغ خوبی نشستی پیش دوست دخترت حتماً میخوای با قلبم یه چالش اینستاگرامی بری سهون:ها یونا:تو کافه سهون:مگه اینجایی!؛؛ یونا :اره دارم نگات میکنم سهون:پس بیا بیشمون
یونا: سلام به جنابعالی میونگ :پس تو دختری هستی که برادرم ازت حرف میزد یونا:برادر سهون:اره میونگ خواهرمه یونا:اهان،😳😅 سهون:ببین میونگ این فکر میکرد تو دوست دخترمی میونگ :نه بابا دختر این اصلأ تایپ من نیس دوس پسر خودم تو راهه یونا :آهان حالا میفهمم ببخشید سهون:نگفتی دوسم داری یا نه یونا :معلومه دوست دارم میونگ :دو کفتر عاشق سهون:یا میونگ بس کن دیگه یونا:🤣🤣 سهون:دوستت پس چی به اونم بگو بیاد یونا :باش بزار یونا :سانا کجا میری سانا :هیچی بابا من برم دیگه یونا:نه کجا آخه سانا :مزاحمت نمیشم یونا :اعدا در نیار دیگه سانا :باش یونا :بیا با سهون آشنات کنم سهون:سلام من سهونم اوووو سانا تویی سانا،:اره منم میونگ تو چطوری یونا :وایسا ببینم تو سهون رو از کجا میشناسی سانا :اوو یادم رفت ما همسایه هستیم میونگ و من هم از بچگی دوست بودیم و تا شب 🌃 حرف زدن
فردا تو مدرسه سانا :یا خداااااااااااااااااااااا این چیه دیگه ایو :آهان این عکس جیسو و ولیوم هست پنجمین زوج برتر سال سانا :اولین زوج سال کیه میدونی ایو :نه من چ بدونم جنی :من سومین زوج سال شدمممممم سانا:با کی با تهیونگگگگگ (بچهها هیت ندین من واقعا نمیخوام ناراحتتتون کنم اگه بایست تهیونگه و ناراحتت کردم ببخشید) سانا :خوب زوج اول چی لیسا تا پنج دقیقه دیگه که همه جمع میشن اعلام میکنن سانا :خدارو شکر جیمین :چراااا اسم من نیس خدا چرا تهیونگ :شاید نفر اول شدی جیمین :نه بابا ما از این شانسا نداریم جونگ کوک :هیییی روزگار من مگه خوشتیپ نیستم مگه تهیونگ :احمق مگه تو شرکت کردی آخه جونگ کوک:اره اونم هی تو سالن یونا: بچهها همون کنار هم آمدیم که زوج برتر سال رو اعلام کنیم پسسسس شمارش معکوس ۱۰,۹-۸-۷-۶-۵-۴-۳+۲-۱ و جیمین و سانا سانا :چیییییییییییییی این چه کوفیه جیمین :اره ببینم چی شد حالا دقیقاً سانا :نه نه نه لیسا :دیدی گفتم برنده میشی دیدی سانا :تو یکی دیگه خفه شو
یونا :خانم سانا بفرمایید. رودصحنه سانا :نه ممنون یونا :خواهش میکنم🙄 سانا : چشم جیمین :من اصلاً نمیام سانا یهو پاش و گذاشت و جیمین افتاد زمین جیمین :چیه روانی سانا : ببخشید اشتباهی شد 😅 سانا (با صدای آروم+بلند شو بدو منم همراه میام جیمین:عمرا من به حرف تو گوش بدم سانا :خود دانی من حالا حالا ها میخوام فرار کنم جیمین:کجا به سلامتی من نمیزارم یونا : آقای پارک بفرمایید خانم کیممم سانا :یونا جان گوش بنده پاره شد به خدا جنی میگم لیسا لیسا:ها چیه جنی :بیا یکم (برعکس بخون )ر.م.ک بریزیم لیسا: موافقم جنی :باش وایسا اونننننییییییییی ساناااااااا سانا :بلههه لیسا:سارانگهه سانا:سارانگهه ایو :بزار ایو :جیمین اوپااااا جیمین :(بچهها راستی بله رو به کرهای اینجوری مینویسم اگه اشتباه شد به بزرگی خودتون ببخشید دیگه) جیمین :نع ایو :اوپااا به سانا بگو بدجور روش کراش زدم همه استادیوم :🤣🤣🤣 جیمین :باش میگم سانا :(آروم خدا نکشتت ایوووو)

یونا :خوب همه به افتخارشون یونا :خوب خوب آروم حالا میخوام از ایو دعوت کنم که بیاد و جایزه 🏆 ها رو به زوج برتر سالمون بده ایو:اره داشتم مگفتم لیسا:اهم ایو برو جایزه ها رو بده ایو :اووو باش میرم حالا یونا :بیا ایو :تو از کی با من خوب شدی یونا:خوب شدم دیگه کار بدی که نکردم ایو :نه اصلا سانا : جیمین خدا بگم چیکارت کنه جیمین:چرا رو من هرسی رو خالی میکنی سانا :چون هرسی که دارم نسبت به تو هست یونا:خوب دستتون رو کنار هم بزاریم و بالا ببریم جیمین و سانا :😐 باش و دستاشون رو بردن بالا که سانا دست جیمین رو فشار داد جیمین:ای روانی چرا فشار میدی سانا :شاید بخاطر تنفر بیش از حد هی چه بدونم جیمین:ها ها ها خیلی خنده داره بود سانا :مگه گفتم بخندی یونا:خوب یه عکسم بگیریم یونا : هم وب بچهها حالا هر سوالی داشتید بپرسید بچهها:خوب سانا تو وجیمین چطور باهم آشنا شدید سانا:خوب اصلا ما باهم نبودیم آشنا بشیم یا هرچی بعد تموم شدن جشن سانا :خدا من رو بکشه زیبایی هم حدی داره دیگه ایو : دیگه شورشو رو هم تو درنیار کار آخر رو به من دادین سانا :چیه انگار خیلی دوست داشتم اون بالا با جیمین باشم لیسا:خوب باشه کی قهوه میخوره سانا :هممون لیسا:پس مهمون من سانا :حالا این شد یه چیزی ایو : خوب باشه بریم نایون(عکسش رو میزارم) نایون:جیمین چرا با اون دختره رفتی من رو. انتخاب نکردی (بزارید یه توضیحی درباره نایون بدن بعد نایون «دوست دختر قبلی جیمین کسی که خیلی سوسول هس و همیشه دوست داره جلب توجه کنه و دوست خاصی نداره» جیمین:نایون ول کن دیگه اون زمان. ما باهم بودیم حالا نه نایون:حسابت رو میرسم سانا عوضی😏 یه روز میبینی همینطور که دیدید خیلی رو مخه

باش بچهها خواهش میکنم به من انگیزه بدید خواهش میکنم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی بودد:))🧃🍡
منتظر پارت بعدی هستم:)
پارت بعددددددد
نزدیک امتحان هاست بتونم مینویسم
عالییییییی بووووود
پارت بعد
حتما