اینم از پارت 7
ماهک به مرساد میگه مرساد تو بیا خواستگاری من مرساد هم میگه اتفاقا خودم هم تو فکرش بودم بزار سرپا شم خودم میام خواستگاریت بابام دیگه نمیتونه مانع ما شه چند روز میگذره و ماهک به باباش میگه که مرساد پسر خاله ش میخواد بیاد خواستگاریش بابای ماهک هم چیزی نمیگه و شماره ی مرساد از ماهک میگیره و فرداش به مرسادزنگ میزنه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
پارت هشتتتت