سلام مجدد دوستان قشنگ(اووووو😐) خب میخوام یه داستان دیگه رو شروع کنم ❤باز شو دیده شود باید پسندیده شود🧡😐😐
_ دینگ دینگ ، دینگ دی...
+خفههههه
و همزمان با حرفم محکم مشتم و کوبیدم به ساعت تا صداش و ببره . یه نگاه به ساعت انداختم ، اخه سگم ساعت پنج و نیم بلند نمیشه بره بیرون اونوقت من باید برم سر کار
+ای خداااااا
بلند شدم و رفتم دست بشوری و بعد تخلیه رفتم جلوی اینش
+اَ اَ اَ اَ اَ اَ پشمام این چه قیافه ایه من سر صب دارم بدبخت شوهرم ایندم .
کل موهام به هم چسبیده بود یا سیخ شده بود ،رنگمم مثل گچ شده بود با چشمای پف کرده قرمز .
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
اااااا چه باحال بود حتما پارت بعدب شو بزاری💜🙂👍😄
🤍حتما
💜💤
ادامه شو بذار😊
حتما میزارم
😘😘
پسندیده شد=|