Part two
از زبانه ملیکا:حداقل احساس میکنم دفتر نقاشی ام من را درک میکند
خانم پترسون صدایم کرد :ملی ملی کجایی
از پله پایین رفتم تا صدایش را بهتر بشنوم
_بله خانم
_خانم، خانم کیه
ای وای از دهنم در رفت
_سرم را به نشانه ی عذرخواهی تکان دادم و گفتم ببخشید مادر
_برو و از مغازه اینارو برام بخر و یک لیست را به طرفم دراز کرد
_چشم
سوار دوچرخه ام شده ام و به طرف مغازه رفتم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
کسی پیام نمیدهههههههه