سعی میکنم! P²

خیلی خب جیمین خودتو جم کن رفتم توی اتاق کارم و مشغول پرونده ها بودم{ا.ت ویو}چشم هامو باز کردم و ⁸ تا سر بالای سرم بودن سری خدمو جم کردم و جیخ کشیدم نامجون:@ جین:÷ یونگی:× جیهوپ:#جیمین:_تهیونگ:٪جونگ کوک:=+جیخخخ÷واییی آروم باش=واییییییی#جیخخخ تررررر@چیشدههههه×عرررر÷یااااااااااااااااا٪ویییی+عام÷پاشو برو سرکارت+باشههههههه:/#عهههههههه عرررر×آروم باشید عرررررر....بالاخره رفتم سرکارم

{جیمین ویو}من حتی یه دیقه هم نمیتونستم به اون دختر فکر نکنم بیخیال من چم شده؟هومممم حتی نمیتونستم با پرونده ها خدم رو سرگرم کنم پس رفتم پیش بقیه_سلام بچه ها@j.m_وای نامجون شروع نکن هاااا@هیی#حالت خبه؟به نظر خوب نمیایی_نه عالیم×وای خابم میاددد÷تو کی خابت نمیاد؟=لیلیلیلیلی٪اینو ببین ایششش=واح_شما از من وضعتون بدتره من میرم...از اتتق ک رفتم بیرون یکی جلوم رو گرف

_باز که تو اینجایی^تو بهم نیاز داری جیمین_خوب گوش کن لیا دیگه هیچوقت نمیخوام اینجا ببینمت باشه؟^واییی{خنده}اون دختره ک منو بخاطر اخراج کردی کجاست؟+نکنه منظورت منم...{ا.ت دقیقا پشت سرش با اعتمادبه نفس وایساده بود}^پس تو همونی هستی ک منو به خاطرش اخراج کردن وایی{خنده:/}استایلشو ببین اخه_تمومش کن^تو ک هیچی نگو_گفتم تمومش کن{داد} همه ی اعضا اومدن بیرون و شرکت ساکت شد

_دیگه دور و بر شرکتم نمیبینمت^تو ع*ا*ش*ق من بودی چرا قایمش میکنی؟چرا انکارش میکنی..{لیا برگشت و ا.ت رو هل داد ک ا.ت محکم دستشو گرفت(گانگ)}+گذشته و مشکلات شما ها ربطی به من نداره متاسفم{هلش داد و رفت سمت اتاق خدش}^واییی این دیگه کیههه وای دستممم_پاشو بازی در نیار^جیمین من برمیگردم...مطمعنا باش...:)