5 اسلاید صحیح/غلط توسط: ونزدی انتشار: 2 سال پیش 122 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلاممممم😐
بالاخره بعد ۱۰۰ سال آمدم با پارت جدیدددد😁
اول لایک کن بعد برو بعدی😀😀
رفتیم داخل.ی دلقک عجیب جلو وایستاده بود😐دلقکه:لطفا اسم، فامیل، آدرس هاتون رو داخل این برگه ها بنویسید، همچنین گوشی هاتون را داخل این جعبه بگذارید!هلیا:این کارا یکم زیاده روی هست من از جَو اینجا خوشم نیومد بریم خونه.اما:(EMMA)زد حال نزن دیگه.ملیکا:منم خوشم نمیاد به هلیا گوش کنید بیاید بریم.که یهو ی دختر وارد سالن شد.داشت چیزی رو با خودش زمزمه میکرد.اومد سمتمون و با حالت ذوق گفت:شما هم برای تفریح اومدید اینجا؟ریون:آره.روشا:تو کی هستی؟دختره:من کاملیا کیانی هستم، راستش تنهایی یکم میترسم میشه باهاتون بیام؟باران:البته.و بعد یکی یکی خودمون رو بهش معرفی کردیم.
بالاخره مرضیه با کلی خواهش همه رو راضی کارد اطلاعات رو بدیم و گوشی هارو بزاریم.تو ی راهرو تاریک شروع به راه رفتن کردیم و دهر لحظه استرس من بیشتر میشد.همینجور که میرفتیم ی در دیدم و زودتر از همه واردش شدم.اما با دیدن ی هزار که چه ارض کنم ملیون تو (هزارتو) آینه ای که اصلا حوصله اش رو نداشتم اومدم بیرون.کاملیا:بیخیال نگید نمیاید من همیشه دوست داشتم برم ی همچین جایی.تعجب کردیم ادم اونجا هزار تا از خودشو تو آینه میبینه چی میگه😐ولی چون عضو جدید بود قبول کردیم.واردش شدیم که یهو جیغ ریون بالا رفت:سوسکککککککک😨هیچی دیگه پاشیدیم وسط هزارتو حالا من بخند اون بخند ساکت که نمیشدیم😂ولی یهویی صدای خش خش اومد.انگار یکی داشت چیزی رو رو زمین میکشید.سریع قایم شدیم.همون دلقکه بود.بی صدا نشستیم اونم رفت.باران:من دیگه نمیتونم بیاید از اینجا بریم.
مرضیه:راست میگی.ارسلان:بیاید از اینور بریم شاید...ولی هنوز حرفش تمام نشده باد که یکی به صورت🐹از ناکجا آباد در آمد.پرید رو ملیکا روشا رفت باهاش درگیر شد ارسلان سعی کرد پسره رو از پشت بگیره ولی هی جا خالی میداد.یهو دونفر از پشت پریدن رو پسره.جان:رامتین و بن سان؟نیایش:اینا کین؟جان:از دوستای خارجی من.لیا:اوووو بابا خفن.مرضیه:وقت این حرفا نیست.راه افتادیم سعی کردم ساکت مثل آدم بمونم که ایندفعه جیغ نیایش بالا رفت:موششششششش.هیچی دیگه سالن پر شد از آدم های پخش زمین شده😂😂که بازم صدای خش خش اومد این بار...
کاتتتتتت😐😂
میدونم خیلی دیر گزاشتم ولی ۲ هفته شدید مریض (ناظر حرف بدی نیست ی اتفاق عادی هست)شده بودم بعدشم چون دوهفته نرفته بودم مدرسه خانم کلی درس داده بود و..... خلاصه ببخشید دیگه سعی میکنم سریع پارت بدم❤❤
شرایت پارت بعد(من چقد رو دارم)
۵ لایک ۱۰ کامنت ۲۰ بازدید
5 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
آجی بیا منو از دست این پسر عموم نجات بده 😐
چشم سرورم😐
عالی بود آجی هلیا پارت بعد منو هم بیار تو داستان میخوام اینجوری باشه وقتی کمی جلوتر رفتيم صدای آرامش بخشی رو شنیدیم صدای ساز بود دیدیم یه دختر درحال ویولن زدنه 😂که وقتی برگشت به خون آشام تبدیل شد و حمله ور شد😂
چشم اسم و فامیل و سن؟فیک هم میتونه باشه
اسم نوا
سن ۱۸
فامیلی راد
سن و فامیلی فیکه
مسابقه گذاشتم دوست داشتید سر بزنید 🤍🌌
بعله پس از هزار سال پارت جدید😶
راستی تو لیست دنبال کننده هام نبودی و اگرم آنفالوم کرده باشی پیامش برام میومد...جریان چیست؟😐
جریان اینه اصا فالوت نکرده 🗿
کرده بود فکر کنم
🌝Mahla💙@
دنبال دارمت😐فک کنم تو منو آنفالو کردی
نه منم دنبال دارمت😶