
امیدوارم خوشت بیاد عسلم 🍯🐝
مرینت با آدرین کات کرد مرینت ناراحت شد از اینکه با هم کات کردند شرور شد مونارک:سلام من مونارک هستم بهت قدرت این میدم به هر کی شلیک کنی عاش√قت بشن حتی جو√نشونم برات بدن! در عوض ازت معجزه گر لیدی باگ و کت نوار رو میخوام! و از این به بعد اسمت ع√شق گیر هستش مرینت: چشم مونارک مرینت معجزه گرش رو به مونارک میده مونارک: مرینت دوپنچنگ ، پس تو لیدی باگ هستی پس تمام مدت دنبال همکلاسی پسرم بودم عالیه فعلا یکی از معجزه گر های اصل رو دارم مونارک: نورو ، تیکی ترکیب شید! مرینت : وقت اینه که حالا من یکم خوش بگذرونم مرینت میره خونه گابریل دنبال آدرین هستش آدرین رو میبینه و بهش شلیک میکنه و حالا آدرین عا√شق ع√شق گیر هستش عشق گیر : بیا بریم معجزه گر کت نوار رو بگیریم ! آدرین : لازم نیست من دارمش ؛ آدرین معجزه گر خودش را به عشق گیر می دهد و عشق گیر به مونارک!
مونارک : نورو ، تیکی ، پلگ ترکیب شید! عشق گیر : چی تو کت نوار هستی؟ آدرین : بله مونارک : چییییییییی؟ یعنی کت نوار پسر خودم هستش؟! بانیکس از این موضوع خبر دار میشه و بر میگرده قبل از اینکه مرینت و آدرین با هم کات کنند و بهشون میگه : اگه با هم کات کنید دنیا بهم میریزه و بر میکرده به زمان حال تا ببینه چی شده میبینه همه چی خوبه!
مرینت : تیکی اگه کوامی ها شرور بشن چی میشه؟! تیکی : هیچی ؛ دنیا بهم میریزههههههه!! مرینت : باشه آروم باش!! تیکی : فرض کن من قدرت من بیشتر بشه! تیکی وسوسه میشه و مونارک اون رو شرور میکنه مونارک : سلام تیکی من مونارک هستم بهت قدرت این میگم هر کی صدات رو بشنوه به هر چیزی که میگی انجام بده! تیکی : آره میخوامش مونارک : معجزه گر رو یادت نره! تیکی: چشم مونارک : اسمت از این به بعد شنود هستش! تیکی : چشم الان هم معجزه گر ارباب رو بهت میدم ! مونارک: اربابت کیه؟ تیکی : مری..... مونارک : بگو دیگه! تیکی : ما کوآمی ها نمیتونیم اسم صاحبمون رو بگیم!
مونارک : پس آدرسش رو بده! تیکی : من که بلد نیستم ! مونارک : پس معجزه گر رو بده! تیکی: چشم! تیکی معجزه گر کفشدوزک 🐞 رو به مونارک میده و میره پیش آدرین که معجزه گر اون رو بگیره پلگ : تیکی چه بلایی سرت اومده؟! شنود : من از این به بعد شنود هستم! پلگ : چشم ارباب! شنود : من معجزه گر کت نوار رو میخوام پلگ: خودم برایتان میاورم پلگ معجزه گر را به شنود میدهد و شنود هم به مونارک ؛ مونارک : نورو ، تیکی ، پلگ ترکیب شید! مونارک : یک دنیای جدید که امیلی زنده باشه! (داره دنیای دیگری رو خلق میکنه)
امیلی زنده میشه و مونارک میره پیش امیلی و میگه منم گابریل امیلی : میدونم! مونارک: چجوری؟ امیلی : من داشتم تمام مدت تماشات میکردم امیلی : آدرین کو؟ مونارک : نمیدونم آدرین کجایی؟! امیلی : اینم نتیجه ی کارت من رو زنده کردی اما آدرین مرد!
مونارک : نهههههههههه الان چیکار کنم؟! امیلی : بگو بازگردانی جهان! مونارک : اما تو چی! امیلی : من همش میبینمت! مونارک : بازگردانی جهان! جهان به قبل بر میگرده اما هنوز تیکی شرور است و معجزه گر ها دست مونارک است! مونارک : شنود آزادت میکنم از شرارت! مونارک : معجزه گر خود و تمامی معجزه گر ها را به تیکی می دهد و همینطور معجزه گر پلگ! و تیکی همه رو میده به صاحبش فقط معجزه گر پلگ را به صاحب پلگ (آدرین) میدهد!
گابریل میره پیش شهردار و بهش میگوید : من یک صحبت با تمامی مردم دارم گابریل : من مونارک بودم و همه چی را به ابر قهرمانان دادم! شهردار گابریل را دست گیر میکند! اما این داستان ادامه دارد.....
لطفا حمایت کنید 🐝🐞🍯 برای پارت ۲
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خرتوخر اینه
💝
❤
عالییی بود
پارت بعد هم زود بنویس ممنون😉
چشم
این سبک نمیخونم.
ول لایک شد جهت لبخندت-
ممنونم