من و خاندان جئون ف۲پ۸

خب خب ببینین کی اومدههه چی چی آورده😂

ا. ت: هوووم خونه سهون اینا حوصلت سر نمی ره اوکیی.... لونا: مررض من رفتم آمااده کنممم..... ا. ت: باااوشه.....لونا:خوووب من آمادممم.....ا.ت:منم آمادمم...مامان ا.ت:پس بریم....(تو راه) ا. ت:خب لونا خانم تعریف کن..... لونا:چیو تعریف کنم😐....... ا. ت:چه جوریاست ک با ما حال نمی کنی ولی بری خونه سهون جان حوصلتون میاد سر جاش😁🤔........ لونا:خ.ف.ه شوووو...... ا. ت:وااااااا چرا جوش میای مگ چیز خاصی گفتم___عااااااهاندهههه واسه ت چیز خاص مهمیه این بحث هوووم........ لونا:میبندی یا ببندمششش😬............. ا. ت:شرمنده در ماشین بستس نیاز نیست زحمت بکشی ببندیش😉............ لونا:🙂(نگاه معنی دار فک کنم دیگه همه معنیشو می دونید😂)....... [پرش زمانی دم در]...... بابای ا. ت:خوب دخترا رسیدیم لطفا آدم باشین....... ا. ت:آدم بودن سخته😐....... لونا:بابا چطور میتونی همچین حرفی بزنییی.......... مامان ا. ت:واااا نگه باباتون چی گفت بنده خدا حرف حق زد....... لونا:آخه کی از فرشته ها می خواد ک آدم باشن نمی شه😌......... بابای ا. ت :خیله خب نمک نریزید برین داخل...... (داخل مهمونی)

بابای کوک :سلاممممم خوش اومدین....... لونا :سلامممم عموووو جوون چطوری...... ا. ت:(یواش طوری که فقط لونا بشنوه) عمو جون یا پسر عمو جون😁🤔........ لونا:خ.ف.ههه شوووو....... بابای کوک:مشکلی پیش اومده!؟..... بابای ا. ت:ن اینا کلا با خودشون مشکل دارن😄........ بابای کوک:😅😅بیاین بریم اونجا بشینیم..... (میریم پیش کوک و سهون)... کوک:داری کجا رو نگاه می کنی....... سهون :من هیچ جا.......... کوک:هاااا نکنه دنبال لونا می گردییییی😁...... سهون:نههه..... کوک :پس کیییی....... سهون:ا.ت........ کوک:چیییی چرااا😯. ..... سهون :هااا چیه چرا قیافت اینطوری شده 😄........ کوک:هیچی شما هم چشات رو بدوز...... سهون:(میخنده)...... کوک:هارهارهار😐...... سهون:بریم پایین😂...... کوک:خب بسه دیگه نخدددد....... سهون :باشه بریم😂... کوک :بریم😐........ سهون:مامان میشه بیای..... مامان کوک :چی شده بیا همینجا بگو.... سهون:نه مامان توو بیااا.....(هققققق یاد خودمو مامانم افتادم که وسط جمع میگه کارت رو بگو😂) ..... مامان کوک:هوووف باشه اومدم ...... مامان کوک:خب جونم چی شده......... سهون:مامان

ادامه ت نتیجه