درخواستی داشتین بگین
مثل همیشه با پانسی قدم میزدم و پانسی را حسابی میخندوندم و باهم حرف می زدیم پانسی گفت:(( می خوای بریم جنگل ممنوعه؟)) گفتم :(( نمیدونم هر جور خودت میخوای .)) بعد هم به جنگل ممنوعه رفتیم یکهو یک گرگ پرید روی پانسی و پاش را چنگ زد من هم سری با چوبدستی او را کشتم پای نانسی پر خز خون شده بود
او را ب..غ..ل کردم و به هاگوارتز اوردم دامبلدور گفت چیزی نیست اما از پایش نه تنها خون میریخت بلکه آن خون سیاه بود فهمیدم رگش پاره شده با سرعت به بیمارستان دویدم پرستار گفت همین الان باید جرا..حی کند
من گفتم هر کاری می توانید بکنید ولی من اینجا میمانم پرستار گفت آقای مالفوی نمیشود ولی من از جایم تکان نخوردم صدای داد و التماس پانسی را می شنیدم و اشک از چشمانم می بارید ۱ هفته گذشت پانسی دیگر در بیمارستان نبود اما راه هم نمیتوانست برود با این حال من هر روز با او بودم و به کلاس هم نمیرفتم
پانسی هر روز در تختش بود من او هر روز باهم بودیم پانسی رفته بود تا دوباره چکاب شود ناگهان روی زمین افتاد من آنجا نبودم ولی صدایش را شنیدم با سرعت به اتاقش آمدم او را در ا...غو...ش م گرفتم و اورا روی تخت گذاشتم
عکس از دراکو
عکس از دراکو اینجا خیلی ک...ر...ا....شه
او در گوشم زمزمه کرد عا..ش..قت..م دراکو و من هم او را سفت ب...غلش کردم و گفتم من هم همینطور او خودش را از من جدا کرد و ل.ب هایم را به ل.ب ه.ا.ی...ش دو....ختم پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه
بچه ها هزچی درخواستی دارید توی کامنت بگید و همینطور چالش
چالش بر اثر آخر شماره ی تلفنت ۱.۳.۶ دراکو ۲.۴.۵ هری ۷.۸ هرماینی ۰.۹ رون بر اثر رقم اول شارژت ۱.۶ دوست دارم ۲.۸ خیلی خوشگلی ۳.۵ بخند ۴.۹ قدم میزنید ۷ ازت متنفره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
برای اولین بار یه نفر درانسی شیپ کرد 🤩😍😂🥺
بله دیدم همه دراکو را شیپ میکنن من پانسی را شیپ کردم