your favorite crime >4

عجیبه ! اون هنوز زندس و چرا اینجاس ؟ وقتی که من داشتم وارد کافه میشدم اون دختره داشت از کافه بیرون میومد ، رفتم پیش آراشید که یکی از دوستای رییس و صاحب کافه بود ! + سلام ! واسه کار تو باند دختر خوشگل و شیریرن زبون و.... سراغ نداری ؟ - سلام پسر ! من کسیو نمیشناسم ولی دختری که همین الان از کافه بیرون زد با تموم خصوصیات شما جوره و خودش گفت ، حاظره هر کاری رو قبول کنه!

ممنونی گفتم و از کافه بیرون اومدم ، هنوز زیاد از کافه دور نشده بود پس با سرعت به سمتش دویدم *مرینت* دیگه امیدمو از دست دادم ، دیگه نمیتونم ادامه بدم ! همینجوری توی افکارم غرق بودم که متوجه پسری که با سرعت به سمتم میومد شدم که یک دفعه یادم اومد اون جزو یکی از پسرای توی کافه بود ! وقتی بهم نزدیک شد سرعتشو کم کرد و گفت - سلام ! از شخصی شنیدم که دنبال کار میگردی ! + ب..بله ! همینطوره و شما اینو از کجا میدونید ؟ - اینش مهم نیست ، مهم اینکه من یه پیشنهاد شغلی آسون و با درامد خیلی بالایی برات دارم قبول میکنی ؟ + بستگی به کارش داره - اینجا نمیشه صحبت کرد !

به سمت کوچه ای اشاره کرد و گفت بریم اونجا کمی فکر کردم همین طور که این پسره میگه ، باید درامد خوبی داشته باشه و خب برای منه بی خانمان این میتونه بهترین پیشنهاد باشه ! رفتیم داخل کوچه و توی قسمت خیلی خلوت کوچه وایسادیم ! + خب آقاهه درامد کارتون چقدره ؟ - از ماهی 10 میلیون تا ماهی 200 میلیون کار داریم ! ( راستش پشمام برق زد ! ) + عرر خب این کار زیبا چه کاریه ؟ آد : کار توی باند نقره ! مر : باند نقره ؟ آد : یه باند خلافکاری !

لایک کن و برو بعدی !