4 اسلاید صحیح/غلط توسط: ^kazoco^ انتشار: 2 سال پیش 124 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
آنیووو:) پارت¹⁹فصل²..نظرتونو دربارش بهم بگین:> ραɾƭ¹⁹⤵. ((ناظرگ لیلطفامنتشرکن))
کاور جدید)) فصل²
پک عمیق دیگهای به سیگارم زدم و تو دستم خاموشش کردم..اولش یکم میسوزه اما بعدش عادی میشه هرچی باشه از زندگی که سوزاننده تر نیست هه..پوزخندی به فکرم زدم و روی صندلی بزرگ مشکیم نشستم قهوه تلخمو که روی میز بود به طرف خودم کشیدم..بوی تلخیشو میشد حس کرد..رایحه تلخشو وارد ریههام کردم و آروم آروم فنجونو تموم کردم و روی میز گزاشتم..سرمو به پشتی صندلی تکیه دادمو چشمامو بستم..کاش میتونستم فقط چند لحظه بخوابم و آرامش داشته باشم ..صدای تقه در منو به خودش آورد +بیا تو [ نشون هر بادیگارد¢]¢رییس همه چیز آمادس فقط حضور شما مونده که دستورتون اجرا شه+خیله خب بریم..از پله های امارت بزرگ و تاریکم پایین اومدم و به اتاق رسیدم+بازش کن¢چشم..رفتم و روی صندلی که آماده کرده بودن نشستم @خوش اومدی+هه ممنون..درو باز کردن و اون جیمی عوضی رو پرت کردن جلوم سریع بلند شد و زانو زد. جیم:لطفا ازتون خواهش میکنم به دخترم کاری نداشته باشین رییس اون بیگناهه @نقش اصلی دخترت بوده اونوقت میگی بیگناه هه+میدونی چیه..حرفات هیچ ارزشی برام ندارن..کی تو رو فرستاده؟.
جیم:ا..اخه اگه بگم همه خانوادمو میکشن+اگه بگی ازت محافظت میکنم. جیم:ج..جدی؟@اونش با من. جیم:قول میدین؟..پوزخند صداداری به حرفش زدم و سرمو به نشونه تایید تکون دادم..جیم:ر..راستش م..منو ویلیام فرستاده اون به دخترم گفت که دل یکی از افراد نزدیک شما رو بدست بیاره که بتونه به شما نزدیک شه و منم مجبور کرد جاسوسی شمارو کنم تهدیدمون کرد..لطفا به ما کاری نداشته باشین@اون عوضی! بلند قهقهه زدم و توی چشمای جیم خیره شدم + جیم پیترسون از آدما مخصوصا مردهایی که واسه جونشون التماس میکنن، هر غلطی میکنن چه دروغ بگن چه گریه کنن متنفرم!هیچکس حق خیانت به منو نداره!! باید جزاشو ببینی. روبه محافظها کردم +دخترشو بیارین. جیم:ن..نه نه خواهش میکنمم التماس میکنم نه ولی شما گفتین ازتون محافظت میکنم+چیزی یادم نمیاد خرفت. داشتم با لبخند به صحنه رو به روم نگاه میکردم دخترشو دهن بسته اوردن و انداختن توی اتاقک شیشه ای که گوشه اتاق بود قراره صحنه قشنگی بشه چسب دهنشو باز کردن و در اتاقکو بستن..همش با دست و پا به دیواره هاش میکوبید که شاید بشکنه و راه تنفسی داشته باشه اما بی فایده بود جیغ میزد به امید اینکه صداش به کسی برسه و کمکش کنه اما صدایی از پشت شیشه بیرون نمی امد.. جیمی با چشمای درشت شده و بدنی که از ترس میلرزید به دخترش که داشت وحشیانه برای نفس کشیدن تلاش میکرد و به مرگ نزدیک میشد نگاه میکرد و اشک میریخت کم کم اون دختر بدنش اروم گرفت و افتاد کف اتاق.
جیم:د..دخترم نب..نباید اونو میکشتین چطور تونستی+حالا تو ازم سوال میپرسی؟؟به سادگی!پاشو برات یه هدیه بزرگ دارم. جیم:ل..لطفا با من کاری نداشته باشین..خواهش میکنم نه+ببریدش.اومدن و اونو به اتاق کناری بردن یه وان بزرگ وسط اتاق بود جیم با دیدن مایعی که توی وان بود قدرت حرف زدنو از دست داد و فقط سعی میکرد از یه راهی فرار کنه اما کور خونده بود..@بندازینش تو وان.دستو پاشو گرفتن و انداختن تو وان و شیشه بزرگی که مخصوص روی وان بود رو روش گزاشتن..کنار وان وایسادم و نگاه میکردم دستو پا میزد و خودشو به شیشه میکوبید اما شیشه انقد سنگین بود که هیچ واکنشی نشون نمیداد..میدیدم که چجوری قطره های اسید دارن بدنشو توی خودشون حل میکنن بعد چند ثانیه اثری از چیزی نموند و همه چیز به حالت عادی برگشت+میرم اتاقم مزاحمم نشین@چی..چطور میتونی بعد این صحنه ها بری راحت باشی..نهار نمیخوری+حرفتو نمیفهمم..بدتر ازیناشو دیدیم!باید برات عادی شده باشه!چطور دست راست منی اونوقت انقدر تفاوت داریم..نه@خب نمیدونم..اما از دیشب هیچی نخوردی+گفتم که نمیخورم!@ب..باشه خب اما اینطوری ازبین میری+هه..جوک قشنگی بود..من خیلی وقته که از بین رفتم!..
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
عررر واسا من قاطی کردم مگه ریچل دختر جیم نبود ؟
مغزم ارور داد 0-0
هننن نهههه اصلا اسم پدرومادرشو نیاوردم..فقط عموش جیسون براون بودT-T
عهههه اوپس😁😆😅
برگام چه خشن
خدا رحم کرده یه مافیا نیفتاده دستم..
😂
مغزممممممم
جر رد داد؟
پرام چقد خوبهههههیمیوصمیدصمسمثمقننثنی
مرسیییییی)))💗
عررررر پارت جدید من برم عر بزنمممم
قشنگه !💗
میسی¡💗
اولین کامنت
کوماووا:>💗