چرا من؟ (پارت 7)

بریم برای پارت 7🖤🕷

(وقتی رسیدید مدرسه) س.ه: زنگ بعدی من به قولم عمل میکنم ولی یادت باشه تو ام یه قولی دادی ا.ت ا.ت: باشه بابا حالا تو ام. ارامش خودتو حفظ کن. (وقت ناهار) ا.ت ویو: رفتم نشستم روی یک میز که دیدم سانگ هو اومد نشست جلوم و اروم گفت... س.ه: دلت خنک شد؟ ا.ت: اره. س.ه: پس به قولت عمل کن! ا.ت: ایش باشه. (مین سو نزدیک میشود) مین سو ویو: دارم میرم به ا.ت اعترف کنم ولی میترسم ردم‌ کنه. سانگ هو بهم گفت مشکلی پیش نمیاد ولی بازم استرس دارم. اه. این حس مسخره ی ع*ا*ش*ق شدن واقعا درد داره. چرا من؟ چرا من باید عاشق بشم؟ ا.ت ویو: سانگ هو داره نزدیک میشه و من داره قلبم از جا میکنه. مگه قرار نبود توی جمعیت بهم نگه؟ وای دارم خفه میشم. چرا من انقدر بدبختم؟ برای چی باید ع*ا*ش*ق من میشدی مین سو ها؟ بزار چک کنم ببینم سوهو کجاست. ویو: دیدم سوهو نشسته اونجا‌ و داره منو نگاه میکنه و وقتی نگاهش کردم دیدم روشو برگردوند. با خودم گفتم شاید اصلا نخواد در اون مورد صحبت بکنه و خیال خودمو راحت کردم که دیدم داره میاد. م.س: ا.ت (ولوم صدای متوسط) ا.ت: بعله؟ م.س: ا.ت، با من قرار بزار! ا.ت تو ذهنش: قلبم داشت میکند. باید میزدم زیر قولم چون اون بهم گفته بود توی جمع بهم چیزی نمیگه و با این کار من که درونگرام اعصابم خورده الان. ا.ت: نمیتونم. ببخشید. من، من، از یکی خوشم میاد...

م.س ویو: به ا.ت گفتم و دیدم بهم گفت از یکی خوشش میاد و تقریبا دوید و از سالن کافه تریا رفت بیرون. ا.ت ویو: اعصابم خیلی خورده و حتی غذا هم نخوردم. برای چی ع*ا*ش*ق شدم؟ چرا من؟ برای چی من؟ چرا اخه من باید یک ع*ش*ق یک طرفه داشته باشم؟ پسری که ازش خوشم میاد منو دوست نداره. میدونم. وی مطمئن که نیستم. چی دارم میگم اصلا اه. وایسا ببینم. همین الان دل یکیو شکستم. باید برم غذا بخورم ولی توی توجه نباشم. میرم پیش سوهو میشینم. سوهو ویو: ا.ت یکیو دوست داره. پس منم شانسی ندارم. باید دورش خط بکشم. واقعا برای چی ازش خوشم اومده؟ یهو دیدم یک دختر که اشنا میزد داره میاد و پیش من میشینه. کلاهش رو برداشت و دیدم ا.ت و داره گریه میکنه. سوهو: برای چی داری گریه میکنی؟ ا.ت: من؟ گریه نمیکنم. ا.ت ویو: وقتی رفتم داخل پیش سوهو نشستم فهمیدم اع دارم گریه میکنم و اشکام بدون اینکه بدونم دارن میبارن. خوبه سوهو بهم گفت وگرنه ابروم میرفت جلوی مین سو. یهو دیدم یکی کلاه هودی مشکیم رو گرفت و بلندم کرد که فهمیدم سانگ هوعه. خیلی عصبانی بود و یهو کشیدم بیرون. س.ه: برای چی قولتو شکستی ا.ت؟ ا.ت: تو برای چی قولتو شکستی؟ میدونی که درونگرام و از جلب توجه بدم میاد ولی بهش گفتی بیاد توی جمعیت؟ میدونی اعصابم چقدر خورده؟ اه س.ه: اصلا مهم نیست مین سو مشکلی نداره ولی فقط دوست دارم به سوهو بگی تا ببینی چیکارت میکنم. ا.ت: میگم ببینم چیکار میکنی. پررو

اگه ببینم اینطوریه و حمایت نمیشه تا پارت 10 تمومش میکنم! یعنی شما که میای این تستو میبینی نمیتونی یک لایک بکنی و یک کلمه ای هم حتی شده کامنت بزاری و بگی پارت بعدی؟

اع خدا🥲🕷 ببین چطوری حمایت میکنن! همینو میگم که داره میخونه. ( برای BFF پونه، که رمانمو میخونه و دوست داره) برای تارا یکی دیگه از BFF هام که اونم میخونه و دوست داره) بای تا پارت بعدی.