
سلام بچه ها. تا جمعه 10 پارت میزارم یعنی امروز دو پارت فردا هم دو پارت و جمعه هم یک پارت کلا این اخر هفته پارت بارونهههههه پس با خودتون چتر بیارید☂️🌧
بریم برای پارت 6🖤🕷
ا.ت + داد: جانممممممممم؟ پسره ی چ*لا*غ چی با خودش فکر کرده؟ من میرم اعتراف میکنم و برام اصلا اهمیتی نداره که به احساسات اون صدمه بزنم فهمیدی سانگ هو؟ گفتم فهمیدی؟ س.ه: نه نفهمیدم. چرا تو نمیفهمی؟ اون دوست صمیمیمه چرا فقط یک بار باهاش خوب رفتار نمیکنی؟ حداقل یک بار امتحان کن و باهاش قرار بزار! فقط یکبار. ا.ت: علاقه ای ندارم. س.ه: تروخدا بروووو. ا.ت: فقط به یک شرط، توی مدرسه فردا جلوی من زانو میزنی و رئیس صدام میزنی. س.ه: نه من همچین کاری نمیکنم. ا.ت: پس غذا رو باهم میخوریم. س.ه: باشه قبوله. ا.ت: فقط یکبار. فقط یکبار امتحان میکنم و باهاش میرم رستوران یا کافه. وضعیت مالی مین سو چطوره؟ س.ه: خیلی خ*رپوله ا.ت: خوبه حداقل یکبار میرم یک رستوران مجلل و خوب س.ه: بهش میگم بیاد بهت پیشنهاد قرار بده. ا.ت: بهش بگو خصوصی بگه. س.ه خیلی اروم طوری که تو نشنوی: اره به همین خیال باش. بهش میگم تو سالن غذاخوری جایی که همه غذاشونو از کافه تریا میگیرن میان بهت بگه تا اون سوهو بدرد نخور گ*م شه بره. ا.ت: چیزی گفتی؟ س.ه: نه دارم اهنگ میخونم. ا.ت: از کی تا الان خواننده شدی؟ س.ه: سر به سرم نذار میدونی که میخوام رپر بشم؟ ا.ت: اره میدونم
(فردا صبح ساعت 6:40 دقیقه) سانگ هو (س.ه) خوابه و میخوای تلافی کنی(کسایی که پارت 1 رو خوندن میدونن تلافی چی رو میگم) رفتی از کشو لوازم تحریر ماژیک پاک نشو خریدی و رفتی واسه رو صورت سانگ هو چیز میز کشیدی و مچت گرفته نشد. ا.ت: ببین میخوام چیکارت کنم سانگ هو خوان. حالا رفتی از یخچال خامه اوردی و ریختی توی بشقاب یکبار مصرف و رفتی کنار تخت سانگ و بهش گفتی: ا.ت: سانگ هو بیدار شو (با داد) سلام داداش قشنگم حالت چطوره؟😂 و تا اومد جواب بده خامه رو کوبوندی تو صورتش و وقتی رفت صورتش رو بشوره با یک چیزی مواجه شد. با قیافه ای که تو براش ساختی.😂😂😂 س.ه با داد: ماماننننننننننن. سو هیونننننننننننن. ا.تتتتتتتتتتتتتتت. همه ریختیم دستشویی و اونی با عصبانیت گفت برای چی منو سو هیون صدا میکنی و در همون لحظه وقتی برگشت رو به ما اونی از خنده افتاد رو زمین🤣🤣🤣 خلاصه اینطوری ابروش رفت و مامان برای اولین بار طرف منو گرفت. یک ربع قبل از این کار: ا.ت: مامان! اُما: بعله؟ ا.ت: (جریان اب یخ رو تعریف کردی) اُما: که اینطور! ا.ت: مامان میخوام این کارو در تلافی بکنم.............. (توضیح میدی) اُما: باشه هرکاری میخوای بکن، بالاخره امکان داشته سکته کنی میدونی که؟ ا.ت: اره میدونم (زمان حال) یکم دلت براش سوخت پس براش اَسِتون (لاک پاک کن) اوردی تا باهاش صورتشو پاک کنه و موفق شد. ا.ت با داد: حقت بود ولی الان پاشو بریم مدرسه دوباره پنج دقیقه وقت داریم چ*لا*غغغغغغغغغغغ. س.ه: باشه اه. اول صبحی اعصاب نذاشتی برامون. ا.ت: میدونی که امروز چه روزیه؟ س.ه یهو قرار داد دیشب رو یادش اومد و لبخند ملیحی زد😈 س.ه: اره میدونمممم😃 فقط یادت باشه اگه به قولت عمل نکنی بیچارت میکنم
حالا که از قسمت اول گذشته میخوام براتون تو نتیجه چالش بزارم.
وای پارت بعد🤦♀️ یک اتفاقی میوفته اصلا فکرشم نمیکنی. اوضاع داغون میشه. پارت بعدی رو شب میزارم و اگه نذاشتم بجاش فردا و پس فردا دو پارت میزارم ببینم چی میشه.🖤
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یا همون پدصگگگگگ😂😂
داداش ا.ت
داداش ات
بایییی
حیح
داداش ا/ته که همه ی ملت روش کراشن؟🖖😐
از کی تاحالا دو نفر همه ملتن؟ :))))))
نم|=
Amazing
Thank
خیلییی خوبهههه
🖤
عالی
🖤