ل.س: (میشینه و سلام نمیکنه)
ا.ت: سلام،خوش اومدی (مغز: چقدر تو ضایعی اخه هیچ آبرو نذاشتی برا خودت)
ل.س: سلام(خیلی اروم)
ا.ت: (مغزت: فکر کنم کم حرف میزنه و درونگراست بهتره باهاش حرف نزنم)
(قلبت: ولی خیلی جذابه ها! )
(مغزت: میدونم ولی اخه اگه ازم خوشش نیاد چی؟)
(قلبت: ولی تو خیلی ازش خوشت میاد ها! )
(مغز بالاخره تسلیم میشود)
ا.ت: ل.س میخوای امروز با هم ناهار بخوریم؟
ل.س: (خیلی اروم) باشه
ا.ت: (قلبت:🥳) (مغزت:😒)
—•—•—•—•—•—•—
از زبان سانگ هو (داداشت):
س.ه: (دهنش: خدارو شکر کلاسم با ا.ت یکی نیست وگرنه الان باید سر کلاس هم تحملش میکردم.
(زنگ خورد رفتین کافه تریا)
م.س: (مین سو رفیق داداشت) میدونی دیروز با ا.ت دعوام شد؟
س.ه: چی؟ برای چی؟
م.س: چرا انقدر برات مهمه؟
س.ه: 🤨؟ چی شده مگه؟ میخواستم بدونم.
م.س: ا.ت بهم گفت داداششی.
س.ه: 😶. ببین مین سو عزیز فردا اگه ا.ت نیومد تو شاهد باش که من کشتمش🤬
م.س: بدبخت خودت لو دادی.
س.ه: وات؟
م.س: ا.ت عزیز جمش کرده بود ولی من میخواستم مطمئن بشم که جنابعالی خیلی خوب برام توضیح دادی.
س.ه:😶😶😶 ببین مین سو اگه بخوای به کسی بگی هرچی دیدی از چشم خودت دیدی!
م.س: داری تحدیدم میکنی؟
س.ه: اره ازت هم نمیترسم
م.س: شاید فقط به دو نفر بگم.😬
س.ه: جرعتشو نداری مین سو.
م.س: میبینی که دارم.
عالی بود
عالی بود
محض اطلاع تو بهترین رمان دنیا رو مینویسییییییی
حیح اره ج*و*ن خدت! بازم مثل تو مدرسه الکی میگی🥲
راستی اگه نیاز داشتی به یه دوست من یه ولگردم تو تستچی همیشه هستم اگه نیاز داشتی بیا من هستم 😊😊😇😇😉🙃🙂
باشه عزیزم🖤
ولگرد نیستی فقط وفق خالی برای گشتن توی تستچی رو داری
بوسسسسس به لپ گشگنت عشق مننن
اون یه لایک هم حتما یکی پیدا میشه لایک بکنه
امیدوارم پیدا بشه
اگه نشد خودم یه اکانت دیگه میسازم میام لایک میکنم حیحی😁😅😆😊😉😇😇
کامنت ۳
کامنت ۲
مثل همیشه عالییییی خب حالا کامنت ۱
🖤🕷
چرا تو یکی به تنهایی انقدر بهم انرژی میدیییییی🥲
چون که هم تو و هم داستاناتو خیلیییییییییییییی زیاد میدونستم:))😊😊🤗😍🥰😁😄😆