
سلام قسمت 3 امیدوارم خوشتون بیاد نظر هم بدید

سلام پارت 3 از دید هاکماث : قبول کردم ولی گفتم چطوری گفت فقط باید یه شکسته دیگه بخوری منم روبه کاهن کردم و گفتم باشه . از دید ادرین رسیده بود مدرسه و مرینت سر موقع تر و زود از همه ی بچه ها رسیده بود. لایلا رو دیدم که داره با مکس صحبت می کنه و نینو هم داشت با کیم گیم بازی می کرد الیا هم داشت با رز و جولیکا و الکس و میلن حرف میزد و در مورد بلاگری خودش میگفت منم رفتم و با مرینت صحبت کردم که لایلا اومد . از دید مرینت : اوف دوباره لایلا گفتم مگه با مکس در مورد مارکاف ( روبات مکس) صحبت نمی کردی گفت اون رفت تا با کیم و نینو مسابقه بده .

و بعد یکی از بچه های کلاس سر خورد و افتاد قهوه اش هم افتاد روی لایلا و لایلا خیلی عصبی شد . و روی بیچاره داد زد اونم گریه کرد و بعد فرار . از دید هاکماث: کاهن بهم گفت حالا نوبت عملی کردن نقشه است.
و بعد گفتم باشه و اکوما فرستادم و رفت تو سنجاق سینه اش و بعد تبدیل شد به یه هیولا که می تونست کسایی که عصبی میشن را تبدیل به شن کنه. از دید ادرین: همین که هیولا را دیدم فرار کردم و بعد یجایی را انتخاب کردم که خلوت بود و بعد تبدیل به کت نوار شدم.

و بعد گفتم باشه و اکوما فرستادم و رفت تو سنجاق سینه اش و بعد تبدیل شد به یه هیولا که می تونست کسایی که عصبی میشن را تبدیل به شن کنه. از دید ادرین: همین که هیولا را دیدم فرار کردم و بعد یجایی را انتخاب کردم که خلوت بود و بعد تبدیل به کت نوار شدم.

بعد رفتم جنگیدم و بعد لیدی باگ اومد . رفت از کنار با یویوش دستشو گرفت و بعد دست دیگه اش را هم گرفت و بعد هردو دستشو بست و بعد گفت کت نوار نوبت توئه منم گفتم پنجه ی الکی برنده و بعد سنجاق سینه اش را گرفت و سنجاق سینه اش نابود شد و لیدی باگ اکوما رو گرفت . از دید هاکماث : کاهن گفت منو اکوماتیلکی کن منم اونو اکوماتیلکی کردم ویهو قوی تر شد انگار اون از همه ی وکوماتیلکی هام قوی تر بود. .پایان پارت 3
امیدوارم که خوشتون اومده باشه نظر هم بدید 🌹🌹 🐾🐾🐾🐞🐞🐞
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خلاصه نویسی میکنی خلاصه ننویس رمانتیکش کن جالب
تر میشه
می دونم منم میخواهم وسط برسه فقط رمانتیک میشه و کلا داستان عوض میشه ولی باشه از پارت 6 رمانتیک تر می کنم