سلام دوستان عزیزم ببخشید پارت ۲ کمی طول کشید درگیر درسامم و دیر به دیر میام سایت خیلی ممنونم ازکامنتای خوبتون امیدوارم این پارت رو دوست داشته باشین لطفا برای دوستاتونم بفرستین تا بخونن 💛
با صدای الارم گوشی چشمامو باز کردم و به زحمت خودمو رسوندم کنار میز عسلی و الارمو خاموش کردم کش و قوسی به بدنم دادم و پتورو کنار زدم لیا هنوز خواب بود ازدستش اعصبانی بودم و تصمیم گرفتم برای دانشگاه بلندش نکنم اروم به سمت روشویی رفتم و بعد انجام کارام شروع کردم به پوشیدن فرم مدرسه ام که شامل پیرهن ساده با یه کروات سورمه ای و یه دامن چهارخونه ای به رنگ کرواتم بود شلوار جورابی ضخیمی هم پوشیدم چون هوا سرد بود موهامو ازپشت با کش ساده بستم و بعداز پوشیدن کاپشن قرمزم ازاتاق اومدم بیرون خونه توی سکوت فرو رفته بود به سمت اشپزخونه رفتم و تند تند صبحانه درست کردم میز رو چیدم تا دوباره غرغر زن عموم رو نشنوم برای خودم یه لقمه گرفتم و بعد از پوشیدن کتونی های سفیدم ازخونه اومدم بیرون .
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
وایییییییییییی اولین داستانی بود که عاشقش شدممممممممممممممم
همیشه دنبال یه دانستانم که کلیشه ای نباشه و همینطور عاشقانه ...
باید بگم داستانت بی نظیره 1!
وایییی نمیدونی چقد خوشحالم کردی😍❤
و بعد 10000000000000 سال پارت بعدی امد دیگه داشتم نا امید میشدم
اما عالی بود و پارت بعدی را بزار زود
عزیزم بخدا زود میزارم تستچی خیلی دیر تایید میکنه💔