بلیییی😐 بالاخره یه داستانی نوشتم😀 کلا نمیشه از میراکلس نباشه😂
انتقام شیرین🔮
پارت یک🔫
یک لیوان اب از پارچی کع رو میز بود ریختم و خوردم یه جوری بود ....... لایلا داشت از خونه میرفت بیرون صداش زدم: تو اینجا چیکار میکنی؟!
چیزی نگفت یک پوز خند زد و رفت رفتم دنبالش
که گوشی ام زنگ خورد از کلانتری بود جواب دادم که باید برم کلانتری نمیدونم برای چی....!!
سرم گیج رفت افتادم زمین چشم هام تار میدید
به زور پاشدم از میز گرفتم که بیهوش شدم و افتادم زمین
♡از زبان مرینت♡
داشتم همینجوری در بازار راه میفرتم که گوشی ام زنگ خورد لایلا بود رد دادم باز زنگ زد بازم رد دادم که باز زنگ زد اینبار جواب دادم گفتم: هااا چیه؟؟ چی میخوای دیگه از جونم؟؟؟ دیگه زنگ نزن
خواستم قطع کنم که گفت: کشتمش...!!
جا خوردم اروم گفتم: کیو؟؟ چیوو؟؟ چی میگی!؟
گفت: یه سر به ادرین بزنی بد نیستا..!
خندیدم و گفتم: من با اون اقا کاری ندارم
و گفت: عجب..... اخی
و بعد قطع کرد..... شک کردم بدو بدو یک اژانس گرفتم و رفتم امارت اگرست اما دم در پر پلیس بود....!!!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
اددداامممعهههستطدطنطپط
گذاشتم پارتی بعدی ررروووووووووو🗿😂
ییسسسسس
ععااالیییییژ
ممنونننننننن✋😐💖
خاعش
جیییغغغغ
عرررر😐😂😍
عرررررر بعدیییییییییییییییییییی
تو بررسیه😀✋
بعدیییییییییییییی
باشههههههههه😂
۴ تا لایکه پارت بعد
اوکی الان میزارم✋❤
سلام آجو
سلامممم💖
الیککککک
خوفییییی
عالی بود ادامه بده🌹😍
باشه😀💕
کنجکاو شدم بقیشو بخونم😚🙂
😀😘