
دکتر : فقط یک مشکلی هست گربه : چه مشکلی 😱😨 دکتر : به احتمال ۵۶ درصد ضربه ای که به سرشون خوده بخشی از حافظشون رو از دست بدن گربه 😭😱😖😫😑بیهوش کت : بیدار شدم و رفتم دیدم همه به سمت اتاق کفشدوزک حمله ور شدن با عجله رفتم تو و گفتم چی شده دکتر گفت :
ایشون دارن بهوش میان گربه 😮💨😔 لیدی : نور سفیدی رو دیدم و صدا هایی شنیدم سرم درد گرفت یه عده دورم بودند و هی منو چک میکردند گفتم : پ..یی...شش...ی (پیشی) یکی از پرستارا گفت : اون یادشه اون یادشه و رفت گفتم: د..ک..تت..رر ...کت..ن..وا..رر..ک..ج..ا..س..تت (دکتر کت نوار کجاست ؟) دکتر گفت اون بیرونه و گفت تو باید استراحت کنی گفتم : بگ..ی.ی.دد.ک..ت..ب.ی.ا.د..پ.ی.ش.م(بگید کت بیاد پیشم ) دکتر گفت : نمیشه
کت : در رو شکوندم و رفتم لیدی و بغل کردم و گفتم: بانوی من زنده ایی منو ...منو..یادته 🥺🥺😰 لیدی : آ..ر..ه ک.ت.ی.یا..د...مه (اره کتی یادمه ) حالت خوبه ؟😟 جاییت درد نمی کنه ؟😦 لیدی : خ.. وو..ب.م خوبم کت : محکم ب.غ.ل.ش کرد و 😚 دکتر : آقای کت نوار یه لحظه بیاید دکتر : ممکنه ایشون تا ۱ هفته سرشون درد بگیره یا بی.. هو.ش بشن یا بخیه شون یا پهلوشون به شدت درد بگیره پس نگران نباشید و سریع ببرینش بیمارستان باشه ؟ کت : باشه🥺 لیدی : کت و دکتر رفتن و من کمی فکر کردم خوب مامان بابام یادمه دوستام یادمه ع.ش.ق قبلیم ؟؟؟ یادم نمیاد ... فکر کنم همون گربه بوده ولش کن حالا فقط پیشی م برام مهمه گربه منو مرخص کرد و باهم رفتیم گشت زنی که سرم به شدت درد گرفت و افتادم کت: خوبییی 😱
لیدی : ن...ههه گربه : اومدم بلندش کردم که گفت : اییی دیدم بیهو.. شه بردمش پیش دکترش بعد ۲ ساعت کارش تموم شد و بردمش روی برج ممپارناس (؟) گفتم : بانوووو گفت : بلههه گفتم : دلم میخواد بدونم کی پشت اون نقابه که من آنقدر ش.ی.ف.ت.ه اش ام و در ضمن باید بدونم چون اگه حالت بد بشه و بیهوش بشی سرت درد بگیرههه 😦😟😰😨😱 بانو : مطمئن نیستم ولی باشه کت : اول تو بگووو کیو دوست داشتی ؟ لیدی : خب راستش هیچی ازش یادم نمیاد ولی میدونم ۲ نفر بودن کت: 😑 لیدی : خوب من مرینت دوپن چنگ هستم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (1)