4 اسلاید صحیح/غلط توسط: کوالا🐨 انتشار: 2 سال پیش 149 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
شرایط پارت بعد ۳۰ کامنت
اول بالا حالا برو اس بعد
یونگی از خنده کنار کاناپه داشت میخندید و جونگمین روی کاناپه،یهو جونگمین از خنده کنترلشو از دست داد و افتاد روی یونگی و یونگی تا جونگمینو روی خودش دید بدون لحظه ای فکر کردن جونگمینو هل داد و جونگمین محکم به مبل رو به رویی خورد ... یهو یونگی فهمید چیکار کرده،فوری به جونگمین نزدیک شد و با نگاهش چکش کرد ،اصلا خوب به مظر نمی اومد ،صدایی از جونگمین بیرون نمیومد ولی از اینکه تو خودش مث توپ جمع شده بود میشد فهمید که چقدر درد میکشه، یونگی از شرمندگی خودش نمیدونست چیکار کنه ، رو به جونگمین گفت _:هی ،هی م... معذرت میخوام ،نمی... نمیخواستم اینجوری شه ،اصلا... اصلا یه لحظه نتونستم فکر کنم ،اصن پاشو بریم دکتر ،میتونی پاشی ؟جونگمین سر تکون داد و سعی کرد که بلند شه ،یونگی با نگاهی مضطرب به جونگمین نگاه میکرد ،
جونگمین داشت تلاش میکرد که بتونه وایسه ولی با دردی که تو کمرش و تو پاش داشت افتاد زمین ،و یونگی بی درنگ بغ*لش کرد و سمت ماشینش رفت ،جونگمین داشت از تعجب شاخ در می اورد ،با خودش فکر میکرد :چرا یونگی انقد به جونگمین اهمیت میده ،یعنی حسش متقابله ؟نه نه این فکرای چرت و پرت چیه آخه ،ولی ... وای با این درد کمرم هم ول کن این چیزا نیستی ،
یونگی اونو عقب ماشین گذاشت و خودشم رفت تا رانندگی کنه ،وقتی به بیمارستان رفتن یونگی جونگمینو بغل کردو وارد بیمارستان شد ،جونگمین از خجالت داشت آب میشد ولی چاره ای نداشت
رفتن تا دکتر معاینش کنه ،
بعد از تموم شدن معاینه دکتر گفت :چیز خاصی نیست فقط چند روز باید کمر بند طبی ببنده ،اگه ضربه شدت بیشتری داشت مهره ی ۳ و ۴ کمرشون میشکست ،اگر درد داشتی مسکنی که برات نوشتمو بخور ، یونگی ناراحت به جونگمین نگاه میکرد ،جونگمین سعی کرد به یونگی نزدیک شه ولی نتونست ،ولی یونگی فهمید و به جونگمین نزدیک شد و بدون اینکه بهش اجازه ی حرف زدن بده _:چیزی لازم داری ؟میخوام بهت همون مسکنرو بدم ؟خسته هستی؟ میخوای بریم خونه ؟ یا شای ... +:یونگی !_:بله 😶 ،+:بزار منم حرف بزنم _:ببخشید +:یونگی ،اشکال نداره ،میدونم خودتو مقصر میدونی ،ولی الان که اتفاق خاصی نیافتاده ،اگه شکسته بود خودم قلم پاتو میشکوندم 😶 ولی الان اتفاقی نیافتاده ،فقط حیف شد فکر کنم امروز نتونم باهات بیام که با مامانت آشنا شم ،خودت برو _:من که خیلی وقت پیش زنگش زدم گفتم نمیام😐+:برای چیییی_:چون باید از تو مراقبت کنم ،این دسته گلیه که خودم به آب دادم ،خودمم باید جمعش کنم 😶،+:آفرین بر تو ای جوان مسئولیت پذیر_:بلی بلی 😏😎
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
بچه ها دو هفتست دارم پشت سر هم میزارم ولی نمیاد . تو اکانت
SOYUNG برین .شاید اونجا منتشر بشه
من پارت بعدیو میخوامممممممممممم
خیلی گشنگهههه
فقط من ناهارمو بخورمو برگردم 30 تا نشده باشه.. .....
🤣🤣🤣وایییی جرم جرررررر مرسی واقعا🤣💖
یک بار دیگه ببینم30تا نشده مردین
نه سما به من بگید
چرا
اخه چرا
پس چرا کامنت نمیزاری
_نه ترکی نمیگی
نه اخه بگبد