
♠️
نمیدونستم باید چیکار کنم!از یطرف میخواستم که به ب.وسیدنم ادامه بده و از یطرف هم میخواستم عقب بکشم و به سمت هاگوارتز برم و یکم با خودم تنها باشم تا اتفاقات افتاده رو هزم کنم!گزینه دو رو انتخاب کردم و سعی کردم عقب برم یا هلش بدم اما مگه اصلا میشد تکون خورد!آن چنان منو محکم گرفته بود که انگار میترسید فرار کنم!از یطرف دستشو گذاشته بود رو درخت که نمیتونستم از این ور برم و از اونطورم دستش رو بازوم بود که باز هم نمیتونستم در برم!بالاخره به عقب رفت که منم به سمت هاگوارتز دویدم و گفتم«باید فکر کنم دراکو!…
به خوابگاه رسیدم و وارد اتاقم شدم لباسهامو عوض کردم و رو تخت دراز کشیدم،فکر میکردم خوابم نمیبره اما به محض اینکه سرمو گذاشتم روی بالش،خوابم برد!با صدای سارا از خواب پاشدم،یه دوش سریعی گرفتمو حاضر شدم و رفتم به سمت سالن غذاخوری،به سارا گفتم«احتمالاً من امروز گوشه میز بشینم که پیش هیچ کس نباشم پس لطفاً نه اسرار بکن و نه چیزی بپرس!»به چشمانم نگاه کرد و با سرش تایید کرد و وارد سالن غذاخوری شد.یه چیزی که از سارا خیلی دوس داشتم همون درک بالاش بود!داخل شدم و رفتم درست نقطه که هیچکس ننشسته بود،نشستم.چند دقیقه گذشته بود که دیدم متیو اومد و درست نشست کنار من!..
گفتم« صبح بخیر متیو.»با لبخند گفت«صبح تو هم بخیر آلیس.»لبخندی زدم و شروع به خوردن صبحانه کردم و در این حین با متیو صحبت میکردیم،علایق و سلایقمان خیلی شبیه هم بود و به همین دلیل خیلی زود باهم کنار اومدیم.متیو گفت«خب چطور شد که با دراکو آشنا شدی؟!»گفتم«سال دوم بود چون من از سال دوم اینجام.همون سال تو قطار باهم آشنا شدیم.»گفت«چه خوب!راستی میتونم ازت بخوام که بازم به پشت بوم بیای؟»خواستم جواب بدم که صدایی از بغلم گفت«چرا باید بخواد که بیاد به پشت بووم؟!»هردومون با تعجب به سمت صدا برگشتیم،دراکو بود…
با تعجب گفتم«دراکو!کی اومدی؟!»گفت «وقتی که شما مشغول صحبت بودین!»و سمت چپم نشست.دراکو به متیو نگاه کرد و گفت«مگه نگفتم دیگه نمیخوام دوروبر آلیس ببینمت؟!»متیو دست چپشو انداخت روی شونه چپم و گفت«من با آلیس حرف میزنم تو این وسط چکاره ای؟!»نمیدونم چیشد ولی دراکو چوبدستیشو جلو کل سالن و پروفسور ها کشید و روی گلوی متیو گذاشت!…
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یاخدااا اوضاع خطری شد ولی واقعا داستانت عالیههههه نویسنده فوق العاده ای میشیییی♥️✨
مرسی عشقم🤍🤍🤍🤍
فداتشم♥️♥️♥️
خیلیییی عالییییی پارت بعد
چشم🙏🏻🤍
پارررررتبعدددددی...منتظرممممم...اععععععع...داستانتومیدوووووستم...پیشازحدددد🌗🪐
باشی:)منم تو رو میدوستمم🖤😚🖤🖤
تو خودت نیستی خیلی داری زود زود میزاری خوبی 🤣🤣
😂🤣گفتم که جبرانه اون چند روزیه که نبودم😂😅
🤣🤣🤣🤣🙏🙏🙏🙏
عالی بوددد💚💚💚
مرسیی:))
اولین لایک و اولین کامنت
عالی بود عزیزم👏🏻👍🏻
مرسی عشقم😚🤍