سلامم(~‾▿‾)~
+من یه نفرم مشکلی داری باهاش از زبان راوی : دیگه داشت منفجر میشد دستشو برد بالا که بزنه به صورت ا/ت که دستی مانعش شد(اون صحنه ایی که یکی سعی میکنم بزنه تو صورت یکی دیگه بعد همه زل میزنن به هم دیگه دقیقا همون جاست) &ک..کی..کیم تهیونگ ب.ببخشید من باید این دختره ی پر رو رو ادب میکردم واقعا متاسفم
(علامت تهیونگ -) -حد خودتو بدون تو حتا نمیشناسیش ولی میخوای بزنیش اول خودت شروع کردی پس حالا از اینجا برو &چشم م..میرم(مثلاً همه ازش وحشت دارن ابهت رو برم من) +ممنون -خواهش میکنم راستی اسمتون چیه ؟چرا بهش نگفتیم که کی هستین +اسمم جو ا/ته راستش دلم میخواست یکم سر گرم شم یه جورایی آخه حوصلم سر رفته -جو احساس میکنم یه جا شنیدمش...نکنه..تو.
+آره راستش من وارث خانواده جو هستم کوک:وای خدای من تو واقعا وارث اون خانواده ای جیمین:من فکر میکردم اون خانواده هیچ وارثی نداشت +خب الان میبینید که داره جیمین :خوشبختم خانوم جو ا/ت من پارک جیمین هستم کوک:من هم جئون جانگ کوک هستم -اسم منم کیم تهیونگه از آشناییتون خوشبختم +همچنین از بچگی بهم گفته بودن که واسه ی محافظت از خودم باید مخفی بمونم واسه همونه که کسی منو نمیشناسه
فلش بک به پایان مهمونی(همه دارن میرن) -ا/ت رو دیدم داشت با تلفن حرف میزد هوا سرد بود کمی رفتم نزدیک تر +الو چرا نمیتونید بیاید ماشین خراب شده نیم ساعت تا رسیدنتون طول میکشه پس من باید چیکار کنم ولش کن مهم نیست تاکسی میگیرم -میخواید من برسونمتون +نه ممنون تاکسی میگیرم -نه مشکلی نیست (کتش رو انداخت رو شونه ا/ت از اون جنتلمن بازیا .........) +نه نیازی نیست من خوبم -بفرمایید سوار شید لطفاً +باشه از زبان راوی:ا/ت بالاخره کوتاه اومد و سوار ماشین شد آدرس رو به تهیونگ داد و کل راه رو سکوت کرده بودن بعد از رسیدن ا/ت تشکر کرد و پیاده شد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی بود
عرررعالیی
آفرینننننن ایوللللل
مرسیییی♡(> ਊ
خیلیییییییی خوبهههههه
عرررررررر
خوب مینویسیییی
بسیار ممنون و سپاسگزارم ( ˘ ³˘)♥
ʕ·ᴥ·ʔ
خیلی گنشگه🥺✨💚
ممنون( ◜‿◝ )♡
عالى داستانت لياقت معروف شدنو داره ازت حمايت مى كنيم عالييييى پارت بعددد❤️❤️❤️
قلبم اکلیلی شد ( ˘ ³˘)♥
مرسی(。♡‿♡。)
❤️❤️❤️
عالی بود 🐢💞
لیلیلیلیلیلیی꒰⑅ᵕ༚ᵕ꒱˖♡༼ つ ◕‿◕ ༽つ
هوووو
عالییییییی
꒰⑅ᵕ༚ᵕ꒱˖♡
به به عالی سای. ت فتوکده🌚✨
¯\_(ツ)_/¯
پارت بعدد😋😋😋🙂
چشم سعی میکنم زود بزارم(◍•ᴗ•◍)✧*。