
و بعله پارت جدید
تیکی:"این دیگه صدای چی بود؟" پلگ:"مگه امروز قرار بود بارون بیاد؟" صدا:"معلومه که قرار بود بارون بیاد!" رومون رو برگردوندیم سمت صدا. هوای توفانی بود که دوباره آکوماتیز شده بود و روی یه ساختمون بود. پلگ و تیکی:"هوای توفانی؟" هوای توفانی:"بعله که خودمم مگه هواشناسی رو ندیدی؟" پلگ:"نه والا😐" هوای توفانی:"راستی پیش بینی شده که قراره تو پاریس بزرگترین گرد باد جهان بیاد!" چترش رو گرفت تو هوا و بعد یه گرد باد بزرگ کل آسمون پاریس رو پوشوند.
پلگ:"ما باید باهاش ب.ج.نگیم!" تیکی:"نه ما باید بریم پیش صاحبمون!" پلگ:"نه تا اون موقع دیر میشه ما باید وارد عمل بشیم!" تیکی:"ولی...باشه😕" 🐞روایت تیکی🐞 برای اولین بار حق با پلگ بود. یویوم رو در آوردم. پلگ:"منم این وسط یه چوب دستی میخواما😐" یه چوب دستی برای پلگ درست کردم. پلگ:"این شد یه چیزی" یه چیز نورانی دور چشم هوای توفانی ظاهر شد بعد ناپدید شد. هوای توفانی:"خب مثل اینکه هویتتون لو رفت." پلگ:"نه خیر! ما به شکل انسانی هستیم...چیزه یعنی اینکه ما شکل آدمهای عادی شدیم مثل مامور مخفیا.😁"
هوای توفانی:"تموم شد؟ خیلی تاثیر گذار بود😐بیاید شروع کنیم!" هوای توفانی با چترش به سمت ما باد فرستاد. پلگ:"پنجهی برن.ده!" اما به جای اینکه به باد پنجهی برنده بزنه خودش و من رفتیم رو هوا. پلگ:"چرا اینجوری شد؟" تیکی:"باد از هیچیه و برای شک.ست ناپذیره" پلگ:"یعنی من از هیچی شک.ست خوردم؟" مچ پلگ رو گرفتم و یویوم رو انداختم سمت یه دودکش و فرود اومدیم. هوای توفانی:"خب خب خب پس دوست دارید با یک شخص به قوه ملاقات کنید؟ باشه پس اینم از رین مانستر!"
یه ابر سیاه بزرگ اومد بالای سرمون. تیکی:"طل.سمه..." یهو ابر مثل یه آبشار بارید رومون و دیدم که ما وسط اون آبشار بودیم. پلگ از قبل نفسش رو حبس کرده بود ولی من نتونستم. به پنیرای پلگ اشاره کردم و پلگ یه پنیر سبز رنگ انداخت تو دهنم. تقریبا داشتم بیهوش میشدم که یهو حس کردم میتونم نفس بکشم. بین انگشتام و جلوی پام بالهی سرخابی در آورده بود. پلگ هم همینجور بود ولی باله هاش سبز بود. یه ماشین درست کردم و سریع سوارش شدیم و راه افتادیم. تو راه چتر هوای توفانی رو گرفتیم و شک.وندیمش و آکوماش رو گرفتیم. پلگ:"ما تونستیم😀" تیکی:"آره😀"...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تستت عالی بود کیوتم 😽✨
لایک شد ❣️
لطفا به تست و نظر سنجی اخرم سر بزنین🦎👀
مایل به پین?!
چ:اسکیت
عالی بود
مرسی
منم اسکیت رو دوست دارم😀
🙏
عالیییییییییییییی
داستانم بالاخره منتشر شد اگه خواستی بخون❤️🔥
مرسییییی
یه سری بهش میزنم🙂
ممنون❤️🔥