اخرین مروارید (رمان)

سیلام شوکولاتااااااا بابت رمان قبلی عذرخواهی میکنم یکی دو از تست های رمان پریدن و مجبور شدم پاکش کنم 😢😢 ولی الان اینجام با یه رمان جدید 😁

در این جهان افراد زیادی بت تمدن های مختلف رفتار های گوناگون و تفاوت های زیادی در ابعادی جور وا جور زندگی میکنند (چه کتابی شد 😐) در بعد انسان ها با تمام مشکلاتی که دارن حد اقل محافظت میشوند ولی مردم بعد های دیگه باید خون بریزند و مبارزه کنند تا بعد های دیگه یا حتی خودشون رو نجات بدن 😢...

(۱۵ سال قبل) *علیاحضرت علیاحضرت اونا دارن وارد قصر میشن! *هیچ راهی برای متوقف کردنشون نیست ! **** ۱۵ سال قبل در بعدی به نام شینجیو (مروارید در زبان ژاپنی) جنگی بزرگ آغاز گشت تنها دلیلش طمع ابعاد دیگر از برای داشتن مروارید های زندگی بود مروارید هایی که اینده و گذشته مردم زمین رو تعیین میکردن مردم این بعد دیگه تاب و توان مبارزه رو نداشتن چون ز قدرت اونجا چیز زیادی باقی نمانده بود از شانس تمام مروارید ها بجز هفتمین مروارید (مروارید سرخ ) در دست دشمنان بود چه مبارزه ی نا عادلانه ای هزاران بعد در برار یک بعد اجماع کرده بودند و به اون سرزمین نجوم اوردند آخرین امید اونها.... *چیو! (با گریه بخونید !!) سرآغاز سحر شادی من ! متاسفم که نمیتونم پیشت باشم و بزرگ شدنت و ببینم اما میدونم که یه روزی تو اون کسی خواهی بود که ما رو نجات میده اما حالا باید بری ! باید بری به جایی که برات امن و این هیولا ها و شیاطین ، تو رو پیدا نمیکنن 🙃 دوستت دارم آخرین قطره اشک از چشم های موموکا بر روی. صورت لطیف دخترش میریزد و بعد او را به جایی دیگر می فرستد و تا سالها از خود دور میکند........

زمان حال ژاپن از زبان.... : امروز یه روز عادی دیگه مثل همه روز هاست آیومی : زود باش چیهیرو دیر به مدرسه میرسیما (دوستان چیهیرو رو که یادتون هست احتمالا آیومی خواهر نا تنی چیهیرو عه ولی خودش نمیدونه که خواهر ناتنیشه یعنی فکر میکنه خواهر واقعی ) (آیومی * چیهیرو ^) *سر دردت بهتر شد ؟ ^از اولش هم اونقدر بد نبود که تو میگی *داری شوخی میکنی ؟ دیروز داشتی کلافمون میکردی ^حرفش و پیش نکش و اگر نه امروز هم کلافتون میکنم 😈 *باشه تو ام ^نمیدونم چرا فقط جای خالم درد میکنه *ا.....آم....ف....فکر نمیکنم که دلیل خاصی داشته باشه ^چرا لکنت گرفتی ؟ نکنه من از اون شاهزاده خانومام که مال یه دنیای دیگه ام و تو هم محافظمی ها ؟ *مسخره بازی در نیار (دوستان یاد اوری میکنم اسم/علامت شخصی +☁ = تو ذهن حرف زدن خودم : مگه کلاس ریاضیه فرمول مینویسی راوی : 😠 خودم : 😐 اصلا ولش کن 😑) *☁اوه خدا قدرتش داره فعال میشه اه آیومی اروم باش اروم اروم چند ساعت بیشتر تا ماه سرخ نمونده به هر حال شب ماه سرخ یا قبلش بالاخره که باید بهش بگم تقققققق *آخخخ ^حالت خوبه ؟ معلوم هست به چی اینقدر عمیق فکر میکردی ؟ خوردی به دروار مدرسه 😑 *آیی شرمنده ^اشکال نداره

(یک ساعت و نیم قبل از ماه سرخ خودم : دوستان یه توضیح مختصر و مفید درباره ی ماه سرخ دوستان هر هزار سال یک بار زمین و زمان و بعد جادو یکی میشن و قدرت مروارید ها رو چندین برابر میکنن و فقط صاحبان مروارید ها در اون روز به مدت ۲۴ ساعت میتونن از جادو استفاده کنن البته اگر بخوان میتونن این قدرت رو با بقیه ی اعضای بعد خودشون به اشتراک بگذارند ) ^چی میخوای بپوشی ؟ جشن مدرسه یک ساعت و نیم دیگس *چی ...... اها خب من دو تا لباس خوشگل خریدم بیا اونا رو بپوشیم (لباس رو نشون میده) ^تو که جدی نمیگی ؟

*چیه بدن ؟ خیلی روشن زحمت کشیدم ^نه نه نه خیلی خوبن ولی اخه پول اینا رو از کجا اوردی ؟ اینا خیلی گرونن *خب.....امممم......چیز........اهان خودم دوختم ! ^تو خیاطی بلدی ؟ *اره اره ^قانع کننده نبود ولی باشه من سبزه رو میپوشم * نه! من آبی رو مخصوص تو دوختم ^😐باشه!

یکی : بچه ها چطور شدم ؟ *مامان عالی شدی ^واستا مگه تو هم میای ؟ مامان : اوه اره یادم نبود بگم معلمان گفتن میتونین اعضای خونوادتون رو هم بیارین و یه چیز دیگه مثل اینکه مکان جشن تو خود مدرسه نیست *اوه اره باید بری به یه جای دیگه من راه رو نشون میدم ^ای بابا این روزا چه خبره که من درباره ی همه چیز اخرین نفر خبردار میشم *حالا هرچی

وقتی رسیدن : ^میگم اینجا دیگه کجا بقیه کجا رفتن ؟ *خب راستش ما نیمدیم اینجا جشن بگیریم یعنی اومدیم جشن بگیریم ولی نه با بقیه (مامان ●) ●دقیقا تا ۳ دقیقه ی دیگه زود باشید دست هم و بگیرید اونا دست هم و گرفتن با اینکه چیهیرو اصلا از هیچ چیز خبر نداشت به اونها اعتماد کرد ●بعد من تکرار کنید 月と太陽を天上の舞に誘う (دوستان علامت دو نفر با هم یعنی اونا هم زمان حرف میزنن) *^月と太陽を天上の舞に誘う (من ماه و خورشید را به رقصی آسمانی دعوت میکنم ●私は大地と空を結ぶ *^私は大地と空を結ぶ ( من زمین و اسمان را یکی میکنم) ●でも私は今でも赤い月の神を崇拝している *^でも私は今でも赤い月の神を崇拝している (اما باز هم خدای ماه سرخ را میپرستم ) .........

خب این از این پارت پارت بعدی رو هم بزارم ؟

چالش : بنویس « سلام اسم من » و بزار بقیه اش رو کی بورد بگه مال خودم : سلام اسم من دادم ولی نیمده بود که خوابم میومد طرفش با بقیه ی زندگیت رو میخونی صبح شده یا کلمه به کلمه ی تبدیل سنگ ها فقط ضعیفه برا همین جواب 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

#مرگ_بر_اسلاید_اضافه