ناظر قشنگم به خدا چیز بدی نداره پخشش کن 🥲
مارال: دخترا بلند شید سریع... دخترااااااا. پینکی: آومدم بله. آیدا: ها مامان من درسم خوندم 😴. مارال: آیدا امروز میریم کیمچی بخوریم. آیدا: کیم چی ها چی وایسا الان آماده میشم بریم. مارال: شکمو تر از تو ندیدم🤨. یلدا: هوم خوب حالا الان چیکار کنیم؟. مارال : هیچی صبحونه میخورید بعد آماده میشد میرم سمت کمپانی بیگ هیت . پینکی: زیبا بریم غذا بخوریم. آیدا : آماده ام بریم. مارال:بشین سر جات واسه اینکه بیدارت کنم بهت گفتم میریم کمچی بخوریم. آیدا: 😫 اههههه خیلی بدی، من چهار سال در آرزوی خوردن کیمچی هستم میفهمی؟. مارل : فعلا بیا صبحونه بخور بعدا میریم. آیدا:قول دادی ها 🙃. مارل :آره حالا بیا. آیدا:چشم مامان بزرگ خوب مهربونم😉. مارل:😐 عمته * دخترا بعد از صبحونه خوردن به سمت کمپانی بیگ هیت حرکت کردند.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
جررررررر خوردم از ۸۰۰۰۰۰۰۰ جهت🙂
نخور زشته جلو بچه مردم عه😂😂
😂😂😂اوکی
نایس قشنگه 😉
مرسی خواهرم😉
معرفی میکنم اکانت خواهر گلم
قشنگه ولی اگه اسم کره ای میزاشتی بهتر بود :)))✨✨✨
عا خوب ببین اگه اسم هاشون کره ای بود که می شد مثل بقیه داستان ها راستش خواستم داستان من خیلی متفاوت باشه و خوب دارم سعی میکنم راستی ممنونم بابت نظر قشنگت🍶🧁
ادامه ادامه ادامه یه بار فایده نداره
چی میگم:^_^ فقط منظورم اینه عالیه
ممنونم😉