جوک های بسی خنده دار 5

۹ ماه تو اب بودیم،،بعدش تو هواییم،،بعد م‌ی‌م‌ی‌ری‌م میریم تو خاک،،خدایا خب تابلوعه بعدیش اتیشه🗿💔

دیشب با بابام دعوام شد گفتم *هیچوقت از من حمایت نکردی* دیدم صب استوری گذاشته _پسر گلم رگباری فالو شه_😐😂💔

با بابام دعوام شد داد زد *از ارث محرومت میکنم*،،بعد انقدر باهم خندیدیم کدورت ها برطرف شد😐💔🗿

رفتم درمانگاه،،منشی درمانگاه میگه *مریض شمایید؟* میگم *نههه من میکروبم اومدم خودمو معرفی کنم* با شیاف افتادن دنبالم😐😂💔

بعضی از دخترا جوری ف‌و‌ح‌ش میدن که باید بهشون گفت _مراعات کن اینجا پسر نشسته_

طرف صبح میره مغازه کرکره رو میکشه بالا و میگه *بسم الله الرحمان الرحیم* وارد میشه بعدش میبینه همه ی مغزه رو خالی کردن،،کرکره رو میکشه پایین و میگه *صدق الله العلی العظیم*🗿💔😂

بچه که بودم یبار معلم موضوع انشا داد اگه شما یک پرنده بودید چه میکردید؟؟منم نوشتم _تخم میذاشتم_،،بهم صفر داد،،ایا این رفتار درستیس؟با یک پرنده ی تخم گذار؟؟؟😂😂💔

*بادمجونی؟* *نه من هویجم* ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،، بابام و شوهر عمم در حال استفاده از برنامه ی شیریت🗿😂

امروز ی لیوان رو شکستم،،در کمال ناباوری مامانم گفت *عیبی نداره حتما حواست نبوده*،،،رفتم تحقیق کردم فهمیدم این لیوانو قبلا عمم کادو اورده بود😐😂💔

امروز رفتم جلو اینه به خودم گفتم *تو شگفت انگیزی*،،،بعدش رفتم واسه خودم یه کادو خریدم و یه قهوه ریختم ،،، کادو رو به خودم تقدیم کردم،،الان علاوه بر حس تنهایی حس اوسکول بودنم میکنه😂😂🗿💔