سلام اگر کسی بلده و میدونه که چشکلی یه ایمیل جدید بسازی بهم بگه واقعا نیاز دارم ممنون میشم بوس بوس یرین بخونین سعی میکنم این پارت طولانی باشه/مرینت و ادرین مجبور بودن کنار هم بشینن کلاس تموم شد مرینت داشت میرفت که با چیز سختی برخورد کرد سرشو در حالی که ماساژ میداد گرفت بالا که با صورت عصبی ادرین رو به رو شد چشاش گشاد شده بود و به ادرین نگاه میکرد که بعد از چن لحظه اخم میشه گفت پر رنگی رو پیشونیش نشست _اقای اگرست لطفا مراقب باشین +همچنین خانوم دوپن چنگ😐 مرینت خواس بره که ادرین دستشو گرفت کسپندش جلو خودش و گفت _ما فقط دو تا رقیبیم مفهوم؟+واقعا فک کردی از قصد......_برام مهم نیست از عمد بود یا از بی حواسی فقط مراقب باش+بچرخ تا بچرخیم_بچرخ تا بچرخیم حرفش رو با نیشخند به مرینت زد و از اونجا دور شد روز بعد فیلیکس از دیروز مریض بود مرینت کنار داداشش(همون فیلیکس)خوابش برد و صب کمی دیرش شد(یه ربع)سریع بلند شد و بدو بدو رفت بدو بدو یه پیراهن مشکی دامنی تا بالای زانوش پوشید و و یه کفش پاشنه ۷ سانتی مشکی و یه کیف کوچیک مشکی هم انداخت رو شونش گوشیش و وسایل هاشو انداخت داخلش سوییچ ماشینشو برداشت و گازشو گرفت رفت با تمام توان دوید و رسید امروز هم با خانوم بویستیه کلاس داشت و با ادرین تو یه کلاس بود خانوم بویستیه اخم کم رنگی کرد:مرینت!خیلی محکم اسمش رو برد که همه از ترس سوراخ موشو میخریدن +بله خانوم متوجه هستم😢 _از فیلیکس توقعم نمیرفت +مریض شده پیش اون بودم و خسته بودم بخاطر همین خواب موندم😢 _اوو دخترم چرا زود تر نمیگی ببخشید برو کنار ادرین بشین ادرین تمام مدت با نیشخند به مرینت زل زده بود مرینت کنارش نشست و خانوم بویستیه درس رو خواس ادامه بده که مدیر اومد و دقیقا کسی که.....
دقیقا کسی که با مرینت لجه_(مدیرشون)خانوم دونپ چنگ شوما دیر اومدین اسمتون؟(نکته:۱.دونپ اشتب نیس و از قصد بود۲.فقط فامیلی مرینت رو میدونه که اونم اشتباه گفت) مرینت زبونش بند اومده بود و با لباس به هم دوخته شده و صورتی بهت زده مدیر رو نگاه میکرد_بچه ها شما اسم این خانوم رو میگین؟ صدای بچه ها در نیومد هیچ کدوم اسم مرینت رو نگفتن چون دخترا برا امضای مرینت هم میمردن و به شدت طرفدارش بودن پسرا هم براش میمیردن و کسی لام تا کام حرف نزد که صدای کسی شنیده شد+مرینت دوپن چنگ اون ادرین بود مرینت عنقد عصبی بود که کارد میزدی خونش در نمیومد مدیر رفت مرینت از چیزی نمیترسید چون به سادگی نمرش بیس بود و پارتیش کلفت بود اما به شدت عصبی بود عصبی از کار این اقای اگرست خیلی پست(پَست)ه هاااا باید جوایب این اقای زردن بو رو بده مگه همینجوری ولش میکنه**** مرینت داشت میرفت سمت ماشین تو پارکینگ خونه بود که ..........که........کهههههه...........کههه.......
نگته خیلیییی مهمممم:یکیدو تا ص اضافه هیچی نمیش
چخبر سلامتین؟ تست هووووووووش😝 . هرکي جواب نده باهاش قهرميکنم 😜 يک معماي خيلي جالب . سه تابچه توخونه بودن..!! اولي عشق نام داشت.. دومي محبت نام داشت.. وسومي دوستت دارم بود.. . يک روزپدرشان عشق ومحبت رابه بازاربرد.. . حالابگوکي خونه موند؟😁
کمبپد دارم میفهمی کمبوددددد حالا هر چی تو نتیجه براتون گذاشتم برین بخونین باید یکم ادمین بازی در بیارم دیگهههههه
عهه این صفحه رو یادم رفت خب همیجا میگم...... با تصویری که دید خشکش زد سریع عکس گرفتم گوشیشو گذاشت تو کیفش و سرفه مصلحتی کرد تا که به خودشون بیان_اهم......اهم.....لدرین هزار متر پرید بالا و با چشمای اندازه کاسه به مرینتی که داره با اخم کم رنگیبهش نگاه میکنه نگاه کرد ا ک هعیییی مرینت با همون اخمش سوار ماشینش شد و رفت و اون دختره هم که فرار گرده بود ★✩فردا صبح✩★ مرینت داخل بوفه بود و فیلیکس داشت یه چیزی میگرفت تا بخورن که ادرین از فرصت استفاده کرد اومد پیش مرینت و با لحن تهدید امیزی گفت:بخدا.....به پیغمبر(دارم به این باوز پیدا میکنم ادرین و این پازیسیا مسلمونن)درباره اون به کسی چیزی بگیااااا......به خاک سیاه میشونمت حالا ببین کی گفتم مرینت با ارمش خاصی گفت:من حتی مدرک هم دارم چرا چیزی نگم؟؟ _چیزی شده؟ هردو به طرف صدا برگشتن فیلیکس بود که با اخم به اون ها نگاه میکرد ادرین بی توجه به ان دو رفت مرینت هم گفت:نه چی میخواست بشه؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود ولی کم بود 😁🥺