عشق دبیرستانیpt11❤️🍓✨

ببخشید امشب دیر آپلود کردم:) امیدوارم خوشتون بیاد:)

#پاشید دیگهههه بسه خوابیدید #نگاهشون کن تو رو خدا انگار ۱۰ ساله همو ندیدن یه جور همو بغل کردن توی تایتانیک رز و جک اینطور همو بغل نکرده بودن😂🤣 +ااا خواب بودما -آبجییییی خواب بودماااا #خب الان دیگه بلند شدی پاشید بیایید ناهار باید درست کنیم چون نه مامان و نه بابا هیچکدوم خونه نیستن -مگه کجا رفتن؟ #با اجازت رفتن سر کار -آها

-الی پاشو بریم ناهار +نه من خوابم میاد -پاشو وگرنه چارلی (خواهر جیمین) کلتو میکنه +ااااه بابام تا حالا اینجوری بیدارم نکرده بود -شرمنده +جیمین بلند شم یه جور میزنمت که… -باشه پاشو +خب رفتم پایین و شروع کردیم به غذا درست کردن

#بچه ها ناهار چی بخوریم +نودل چون زود آماده میشه -آره نودل خوبه #باشه تنبل ها نودل نداریم من میرم بخرم چون شما دوتا تنبل عمرا نمیرید -فقط تند نخر #امر دیگه ای داری جناب پارک؟ -نه ممنون + چارلی برای من آبنبات بخر #چشم خانم پارک +خانم پارک؟؟ #دیگه زن داداشم که بشی میشی خانم پارک +فعلا که نشدم #به زودی میشی…من دیگه برم بای

-خانم پارک +جیمین دلت کتک می‌خواد؟ -آره +باشه پس بدو تا نزدمت بعد کلی بدو بدو با صدای در به خودمون اومدیم که وقتی در رو باز کردیم چارلی رو دیدیم… #چرا انقد عرق کردید؟ +هیچی فقط یه ذره بدو بدو کردیم #وا چرا؟ +چون جیمین کتک میخواست #بیایید نودل هارو درست کنیم +من خستم شما درست کنید -امر دیگه خانم پارک؟ +جیمین خیلی بدی -بله خانم پارک +من یه زنگ میزنم به بابام بعد میام -زود بیا زنگ زدم به بابام و :

+سلام بابا چطوری؟ {سلام دخترم خوبم کجایی؟ +من خونه جیمین اینام {کی هست؟ +منو جیمین و خواهرش چارلی {باشه +تو کجایی؟ {منم با دوستام اومدم بیرون +اوووو باشه خوش بگذره {دخترم شب با جیمین بیایید خونه کارتون دارم +باشه بابا مزاحمت نمیشم بای {خدافظ دخترم رفتم پایین و به جیمین گفتم :

+جیمین بابام گفت شب بریم خونه ما کارمون داره -چرا؟ اتفاقی افتاده؟ +نمیدونم #بیایید نودل ها آمادست نودل رو خوردیم و یه فیلم دیدم که ساعت از ۷ گذشته بود و مامان و بابای جیمین هم اومده بودن و به جیمین گفتم : +جیمین حاضر شو دیگه بریم خونه ما -باشه (علامت مامان جیمین/) /جایی میخواید برید؟ +راستش پدرم باهامون کار داشت و گفت که بریم خونه ما بخاطر همین میریم /باشه

جیمین اومد و رفتیم و وقتی رسیدیم خونه...