4 اسلاید صحیح/غلط توسط: ^kazoco^ انتشار: 2 سال پیش 360 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هایییی)) حمایت پلیز>> ραɾƭ¹
کاور تست^^
بعدییی))
سرشو روی میز گذاشته بود و بدون توجه به صدا کردنهای خانم واتسون چشماشو روی هم گذاشته بود...خانم واتسون نزدیکش اومد،به شونش زد و تکونش داد:
خانم واتسون:خانم براون(Brun)دارم صداتون میکنم..چرا گوش نمیدین؟؟ // به معلم اهمیت نداد و همونطور که چشماشو بسته بود روشو اونطرف کرد ..خانم واتسون که حسابی عصبی شده بود ازین رفتار تکراری دانش اموزش با صدای بلند شروع به حرف زدن کرد // خانم ریچل براون دارم صحبت میکنم و درس میدم این خیلی بی احترامیه حتما این کارتونو به مدیر دبیرستان گزارش میدم!! // ریچل سرشو از روی میز بلند کرد و اروم پلکاشو از هم فاصله داد چهره پوکری ب معلم نشون داد و تقریبا با تن صدای بلند مثل معلمش داد زد // مگه کوری نمیبینی نمیخوام به چرتو پرتایی که میگی گوش کنم..هرکاری دلت میخواد انجام بده // خانم واتسون از شدت شوکی که بهش وارد شده توان حرف زدن نداشت و فقط صاف ایستاده بود کنار میز ریچل و بهش نگاه میکرد.. ریچل کیفشو برداشت و به طرف در کلاس رفت..دستشو روی دستگیره گذاشت و روشو به طرف خانم واتسون کرد و گفت // اینجا کسی حق زور گفتن به منو نداره..دفعه اخرت باشه وگرنه دیگه رنگ این مدرسه رو نمیبینی خانم واااتسوننن! // در رو باز کرد و بیرون رفت و درو محکم به هم کوبید..صدای پچ پچ بلند بچههای کلاس توی مدرسه پیچیده بود..خانم واتسون به خودش اومد..یکم ترسیده بود اما چرا؟مگه اون دختر چیکار میتونست بکنه؟..از فکر درومد و کلاسو ساکت کرد و ادامه درس رو داد....|•ویو ریچل•| با قدم های محکم توی راهروی بزرگ مدرسه راه میرفتم...منشی اتاق مدیر منو دید و با تعجب بهم نگاه میکرد..اهمیتی ندادم و راه خودمو پیش گرفتم...از مدرسه بیرون اومدم و تو خیابونا بی مقصد راه میرفتم..کنار کافه کوچیک و دنجی ایستادم..وارد شدم و پشت یه میز نشستم گارسون به طرفم اومد..کیک شکلاتی خیس با نسکافه سفارش دادم و منتظر موندم...بعد چند دقیقه سفارشمو دادن و شروع کردم به خوردن..تموم که شد پاشدم و از کافه بیرون اومدم..راهمو به سمت خونه کج کردم...**توی کیفم دنبال کلیدم گشتم...عاح گندش بزنن این از صبحم اینم از الان کلیدمو توی کشو کمدم جا گزاشتم..فکرم درگیر بود که چطوری درو باز کنم پوففف...نگاهمو به تامی دادم که خواب بود..صداش زدم که سرشو بالا گرفت اومد جلوم و پارس کرد و میپرید..جلوش زانو زدم و سرشو ناز کردم..مشغول بازی با تامی بودم که یهو در باز شد..چهره فلورا پشت در نمایان شد تامی رو ناز کردم که فلورا عقب کشید..میدونستم از قد و هیکل تامی میترسه البته کلا از سگ میترسه..چه برسه به تامی که سیاه و بزرگه،قلاده تامی رو گرفتم و بردمش ب حیاط پشتی تا غذاشو جلوش بزارم بعدش برگشتم..فلورا هنوز کنار در منتظر بود لبخندی بهش زدم و وارد شدم..//
_ سلام خانوم خوش اومدین +سلام فلورا خداروشکر تو خونه بودی وگرنه نمیدونم باید چیکار میکردم _چطور,اتفاقی افتاده بود؟ +کلیدمو جا گذاشته بودم _اها،ببخشید که میپرسم اما چرا زودتر به خونه اومدین هنوز ساعت دو نشده +اصلا حرفشو نزن..این معلم جدیده منو نمیشناسه احمق امروز اعصابمو بهم ریخت منم اومدم بیرون _خانوم ریچل نباید انقدر زود عصبی بشین ارزشش رو نداره +عاااح دست خودم نیست آدمای احمق و بی مغز باعث اعصاب خوردیم میشن...درضمن مگه من نگفتم باهام راحت باش..اسمم ریچله _عام چشم خا...ریچل + اوهوم _چیزی نمیخورین؟میزو بچینم؟ +نه توی راه کافه رفتم چیزی نمیخورم..اما اگه خودت میخوای میتونی بخوری راحت باش _ چشم ممنون // |•ویو سوم شخص•| از پلههای بزرگ عمارت بالا رفت و در اتاقشو باز کرد..کیفشو پرت کرد گوشه اتاق و دکمه های پیراهنشو باز کرد..بعد عوض کردن لباس خودشو رو تخت پرت کرد و میخواست بخوابه که صفحه گوشیش روشن شد... // + عای کدوم خریه الان پیام داده...// گوشیشو از روی میز برداشت و وارد پیامهاش شد..// + عمو پیام داده چرا عیش بیکاره ها نمیدونم چرا هروقت میخوام بخوابم یکی مزاحم میشهه..// _سلام ریچل عزیزم..خوبی؟از مدرسه باهام تماس گرفتن گفتن که زودتر رفتی خونه..مشکلی پیش اومده؟ + سلام عمو ممنون نه چیزی نبود.. حالم بد بود یکم اما الان خوبم ...// به صفحه گوشیش خیره بود که جکسون(عمو) آنلاین شد و جوابشو داد // _ اشکال نداره عزیزم استراحت کن..اگه مشکلی توی مدرسه برات پیش اومد کافیه بهم بگی تا خوب تنبیهشون کنم! + ممنون عمو حتما بهتون میگم _ خب آفرین فعلا بای بای + بای:) // لبخندی زد.. گوشیشو خاموش کرد و دراز کشید روی تخت..کمکم چشماش سنگین شد و خوابش برد...
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
بسیار بسیار زیبا دارلینگ!
میشه فیک منو هم بخونی!
البته هنوز تستچی قبولش نکرده
معرفیشو گذاشتم
مرسییییی♡
مرسیی
عاو حتما!
عالی بود خسته نباشی
ممنون^^