لطیفه های طنز(p3)🧃✨

بابام داشت با تلفن صحبت میکرد، صدا تلویزیون زیاد بود، یهویی قاطی کرد گفت صدای این بی صاحاب رو کم کن ببینم این بی پدر چی میگه!! بعدش با جمله "بزرگوار داشتین میفرمودین" ادامه داد😌😂

پدر چیست؟ موجودیست مهربان که حاضره جونشو واست بده اما ماشینشو بهت نمیده💔😂

زنه تو سردخونه با بادبزن شوهر مرحومش رو باد میزد ،🤕🤕 مرد غسال متاثر شد گفت : خواهر اون مرحوم دیگه گرما و سرما براش فرقی نمیکنه ،😔😔 خودتو اذیت نکن … زنه گفت : آخه خدا بیامرز بهم گفته بود ، بزار کفنم خشک شه ، بعد شوهر کن …😳😳 بنظرت الان خشک شده دیگه …😁😂😂

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان، دهه چندی حساب می شن؟ باید چطوری خطابشون کرد؟ دهه صفری؟ دهه جدید؟ شروعی دوباره؟ دهه ناشناخته؟ تغییر را احساس کنید؟😂

تو مترو خیلی شلوغ بود وایستاده بودیم طرف به بغلیش گفت آقا شما تو مترو آشنا دارید؟ گفت نه. گفت دادگستری و شهرداری چی؟ گفت نه. گفت نماینده مجلس که نیستی؟ گفت نه. گفت پس کلا آدم کله گنده‌ای نیستی؟ با عصبانیت گفت نه آقا چطور مگه؟؟؟ گفت هیچی پس یه لطفی کن پاتو از رو پام وردار😂

بدو تا یونی نیومدههه🌚💔😂