
شرمنده بابت دیر منتشر کردن این پارت.
تقریبا نزدیکای صبح یا می شود گفت هوا گرگ و میش بود. ممد و حنا با طناب ، به ستونی به هم بسته شده بودند. کمپ خالی بود. همگی برای حمله به دوغ آباد رفته بودند.
ممد ناامیدانه به حنا گفت: «شرمنده که تو رو هم اینجا گرفتار کردم» «_ نه ، این حرفو نزن. اگه من با تو اینجا نیومده بودم ، حتما توی دوغ آباد کشته میشدم.»
«_ خب فرقش چیه ، وقتی قراره به خاطر بی تی اس مارو تو دیگ قربونی کنن؟» حنا چیزی نگفت.
صدای مهیبی از آن طرف جنگل بلند شد. قطعا آرمی ها تا الان دوغ آباد را با خاک یکسان کرده بودند.
اشک از چشمان حنا جاری شد. در عین ناباوری ، فردی از بوته ها بیرون پرید و درست جلوی ممد و حنا ، روی زمین افتاد.
او بلند شد ، لباس های آبی و زرد مانندش را تکاند و همان طور که چیپسی را در دهان خود ماساژ میداد ، گفت: «سلام ، من چیتوزم. شاید فکر کنید من از آرمی هام ، ولی این طور نیست. من بلینکم. آرمی ها به قبیله منم حمله کردن و اون رو از هم پاشوندن. منم به عنوان زندانی باید از دستوراتشون پیروی کنم. من می خوام از این مخمصه نجاتتون بدم. دیگه از مسخره بازیا خسته شدم.»
ممد و حنا نگاهی به یکدیگر انداختند و از ناچار قبول کردند.
چیتوز دست و پای آنها را باز کرد و بلند گفت : «زود باشید دنبال من بیاید ، شاید هنوز هم برای قبیله تون دیر نشده باشه»
آنها از میان درختان و انبوهی از گیاهان می دویدند تا لااقل بتوانند چند نفری را نجات دهند.
وقتی رسیدند ، دیگر دیر شده بود. آرمی ها خانه ها را ویران کرده بودند و مردم را به عنوان زندانی با خود می بردند.
حنا خواست از میان بوته ها بیرون بدود و با یکی از آرمی ها گلاویز شود ؛ اما ممد دست او را گرفت و گفت: «الان نمی تونیم کاری بکنیم. اونا الان خیلی بیشتر از ما و قوی ترن. باید دنبال کمک بگردیم»
چیتوز گفت: منم می تونم باهاتون بیام؟ من نقشه تمام نقاط تستچی رو دارم. با هم میتونیم قبایل مختلفی رو متحد خودمون بکنیم. این طوری شانسمون بیشتره.»
ممد کمی به فکر فرو رفت: «_ برای مسیریابی به یکی احتیاج داریم. البته تو هنوز مورد اعتماد ما نیستی. باید بتونی ثابت کنی که از مایی»
«_ بهتون قول می دم که من طرف شمام» حنا نگاهی به انداخت و گفت: خب ، مقصد بعدی ما کجاست؟» «_ پیش به سوی جنگل اوتاکو! » این داستان ادامه دارد… 🙂

کاربرایی که تو این پارت بودن: چی توز😐
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا الان این سم رو دیدممم؟!
خیلی خوبههه
مرسیی 😁
منو یادت نره😄
اوکی 🙂
دشت تست خر ها؟ از خلاقیتت خوشم اومد😐😂😂😂💓
😂👌
مرسی 😁
نه واقعا خیلی خوبن💓😃
پارتتتت بعددددییییی
می گذاریم 😁
بلاخره پارت جدیددددددد
عالييييييى بود 😂😂😂👌
میرسی 😁
عالی بود ولی کی میرسه به ما 💜
میرسیم. بستگی به فاصله قبیله تون با دوغ اباد داره
خدا کنه به قبیله ما که تپه اژدها هفت تست هست برسه 💜
میرسه 😁
خدا کنه برسه خیلی هیجان دارم ببینم💜
👌👌
ام من توی تپهی مهآلود(میراکولرها) بودم
منو یادت نره:)
نمیره :)
:)))
قلبم اکلیلی شد🗿
😊😁
عررررر🗿💙