6 اسلاید صحیح/غلط توسط: Ara انتشار: 4 سال پیش 271 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
یک دختر ارمی که درکنسرت جون خودش را به خطر میندازه و ......
یونگی: خوب لباس هام شاید برات بزرگ باشن ولی تا وقتی اونا خشک بشن بپوشش تا سر ما نخوری آ/ا:چشم.......اچو (صدای عطسه زدن ) یونگی : فک کنم سرما خوردی آ/ا: نه من خوبم یونگی : میدونی از چی اعصبانی هستم آ/ا: من باید از کجا بدونم قربان یونگی : بزار برات بگم از این عصبانی هستم که وقتی میبینم با جانی (دارا همین جور قدم های اروم به سمت شما بر میداره و میاد جلو )راحتی و فرشته کچولو صداش میزنی خیلی کیوت بهش میخندی این ها منو عصبانی میکنه وقتی منو قر بان صدا میزنی وقتی گریه میکنی (اینقدر اومد جلو تا شما به دیوار خوردید واییی)و بیشتر از همه این منو ناراحت میکنه که هیچی از ترس هات و هیچی ار علاقه هات نمی دونم آ/ا: اقای یونگی .یونگی: منو اقای یونگی صدا نزن بهم بگو یونگیییی این قدر سخته آ/ا: اخه این جوری حس میکنم شما راحت نیستین (صورت یونگی فقد ده سانتی متر از شما فصله داره )یونگی: من این جوری راحت ترم (میاد نزدیت تر و نزدیک تر وووو)
جیمین درو باز میکنه : به آ/ا لباس دادی .یونگی ده متر از آ/افاصله گرفت جیمین : الووووو یونگی این جای چرا داری این جوری منو نگا میکنی( 😑😠جوری که داره نگاش میکنه )یونگی : داشتم بهش لباس میدادم که شما اومدین (اره اره باشه) بیا آ/ا اینم لباس فقد با اب گرم حموم کن تا حالت بهتر بشه جیمین : مگه آ/ا چیزیش شده یونگی : نه کچولو بیا بریم یکم سوپ براش درست کنیم جیمن : هیونگ جلو آ/ابه من نگو کچولو یونگی : فعلا بیا بریم من بعد با شما کار دام جیمن : چرا این قدر ترسناک شدی ........... آ/ا:یعنی رفتن اره رفتن خوب بریم حموم
توی حموم :
آ/ا: وای یاخدااااا این جا چرا این قدر شامپو هست هر کدومم با یه رایحه واوووو ولی ولی از کدوم باید استفاده کنم😫😫تق تق تق تق (صدای در زدن )آ/ا: کیه جین: بیا در باز کن این هارو بگیر آ/ا: چی ؟؟ جین: بیا در باز کن (بچه ها لباس تنشه ) اوف چرا در باز نمی کنه بزار دوباره در بزنم .یک دفعه در باز کرد جین : یا زیبای ها من هیچی ندیدم به صورت قشنگم قسم آ/ا: اقای جین چیزی شده جین : دختر برو تو زشته آ/ا: هه هه هه هه اقای جین بر گردین هه هه جین : هوله داری آ/ا: من لباس دارم هه هه جین :خوب این رو از اول بگو بیا اینا برای تو هست آ/ا: چی هستن جین : شامبو سر بدن با رایحه شکلات و یکم وصایل مراقبت از پوست اینا آ/ا: مرسی اقای جین .جین : منو جین صدا کن نه اقای جین آ/ا: خوب مرسی جین
جین :حالا برو حموم کن آ/ا: باشه
(از زبون جین)
جین : خوب اومید وارم خوشش بیاد جیمین : هیونگ کجا رفته بود چرا قرمز شدی یونگی : راست میگه جین : رفتم برای خانم کچولو شامپو چنتا چیز برای مراقبت از پوست براش خریدم کوک:منم داشتم میرفتم براش دارو بخرم ته ته : منم داشتم میرفتم براش خوراکی بخرم ار ام :منم میخواستم به کمپانی بگم براش لباس بیارن ولی گفتن خودتون برین براش بخرین جی هوپ : پس بیاین باهم بریم امروز بیرون تو شهر جیمین : چقدر جالب همه ما به فکرش بودیم یونگی: اره انگار 😶🤨
آ/ا:واو به هم چین چیزی نیاز داشتم ولی این لباس ها خیلی برای من بزرگن(داره راه میره که سرش میخوره تو سینه کوک )کوک: جلوت رو نگاه کن ممکن بود بخوری زمین آ/ا:پاهاش جفت میکنه ساف وای میسته و با صدای خیلی جدی )چشم قربان دیگه تکرار نمیشه ته ته : تو خدمت رفتی ؟ آ/ا:بله من سربازی رفتم جین : برات باید سخت بوده باشه 😔آ/ا:نه😶ته ته : مگه اون جا نباید هروز صبح بلند شید تمرین کنین بجنگین جونتون بزارین کف دستتون 😬😳آ/ا: چرا این کار هارو میکردم بعزی وقتا تیر زیادی میخوردم ولی برای شما که ادم های معروفی هستین طرف دار زیاد دارین هم کم تره هم لازم نیست برین جنگ ار ام :پس خوبه چون چن سال دیگه ماهم باید بریم سر بازی ولی نگران این هستیم که باید ارمی هارو تنها بزاریم و شاید این کار بائس دیسپند شدن ماهم بشه آ/ا: هم چین اتفاقی نمیوفته هوپ: تو از کجا میدونی آ/ا:از اونجای که خودم ارمی بودم و میدونم نگرانی هر ارمی سلامتی و خوش حالی شماهاست جیمین: واقعا آ/ا: اره یونگی :خوب چرا آ/ا: چون شما برای هرکسی یه معنی دارین معنی اومید زندگی شادابی قوی بودن و عشق و شما نقش اصلی زندگی یک ارمی هستین ☺ته ته : خوب تو هم یک ارمی بودی 😏آ/ا: نه جین : ولی خودت چن لحضه پیش آ/ا:نه من چیزی نگفتم هوپ: ولی الا یونگی : 🤨😳اهان الا گرفتم چی شد جیمین : خوب کیو تو گروه از همه بیشتر دوست داشتی آ/ا:هیچ کس رو 😁( داره دروغ میگه جیمن و یونگی دوست داشت ولی نمیخواد بهشون بگه الانم احساس خودش به پسرا گفت و میخواد الا جمش کنه)آ/ا: اون کیه بیرون برم ببین همه جا امن باشه کوک : کجا فرار میکنی وایسا میخوایم امروز بریم خرید آ/ا: خرید ؟؟ برای چی یونگی: تو بیا حرفم نباشه آ/ا: ولی خوب من با این اگر بیام اتفاقی برای شما بیوفته نمی تونم دنبال مجرم برم ار ام : تو بیا بریم دوتا پلیس هم با خودمون میبریم جیمین: اگر پلیس با خودمون ببریم به خبر نگار ها میگن که اومدیم برای....... (پسرا دارن با دست به جیمین اشاره میکنن که نگه دارن میرن برای آ/ا خرید کنن)برای .... برای آ/ا: برای چی ؟؟ جیمین : ...........اهان برای دوست دختر یونگی همه پسرا با هام : چییییییییییییی یونگی :جیمین دیونه شدی ؟؟؟ جیمن :(داره به پسرا چشمک میزنه)جین: اهان راست میگه قرار برای دوست دختر یونگی کادو بخریم ار ام: اره صبح تولدشه هوپ: من میخوام براش بهترین لباس رو بخرم یونگی: شما ها چی دارین میگین جین : (توی گوش یونگی ) آ/ا نباید بفهمه آ/ا: خوب چرا به من میگین من فقد بادیگارد شما هستم و فقد باید از دستور های شما پیروی کنم جیمین : ما دوست هستیم کوک : تو دوست ما هستی ته ته : یه دوست باحال و زیبا یونگی : بلند شید بریم آ/ا: من رانندگی میکنم کوک :چرا آ/ا: چون کارم همینه محافظت و رانندگی و...... بشینین بریم ته ته : یعنی چی میخواست بگه؟؟؟؟ جین : منم نمی دونم فعلا بیا بریم
آ/ا: یه لحضه وایسید من الا میام هوپ : کجا میری آ/ا: الا میام
(چن دیقه بعد )
آ/ا:خوب من اومدم بریم ته ته : این لباس از کجا اوردی چقدر جذاب شدی آ/ا: مرسی اینو تو ......هیچی گفتم جان برام بیاره جین : وایسا وایسا این لباس چقدر اشناس آ/ا: بیاین بریم باید برای دوست دختر یونگی کادو بخرین یونگی :😠😠جیمین من بعد باتو کار ها دارم جیمین : ار ام داداش وایسا منم بیام جین : اهان یادم اومد این همون لباسی بود که توی ماشین بودیم تنت بود پر از خون بود آ/ا: بینگو زدی به خال حالا بیاین بریم کوک : آ/ا میشه یه سوال بپرسم آ/ا: بله بفرماید کوک: او اسلحه هست آ/ا:اره یه کلت EC9sهست توی دوره خودش خطر ناک ترین بوده کوک : میشه یه امتحانی بکنم آ/ا: اره بیا بیرون بدم دستت ار ام : خطر ناک که نیست آ/ا: این تفنگ همیشه خطر ناکه ولی الا نه کوک : خوب باید چی کار بکن آ/ا: دستت بده من.... نترس دستت بده به من من مراقبت هستم ........خوب حالا اینو بگیر پاهات باز کن اون لیوان نشونه بگیر یه نفس عمیق بکش بعد ماشرو بکش کوک: باشه خیله خوب....... (بنگ صدای شلیک )جین :صداش مثل رعدوبرقه کوک : واوووو آ/ا: کارت خوبه ولی به هدف نخورد تا حالا تیر اندازی نکرده بودی نه ؟ کوک : نه آ/ا: اشکال نداره حالا بیا بریم کوک : میشه تو هم یه بار تیر اندازی کنی آ/ا: ولی هوپ : تیر اندازی کن منم میخوام ببینم جین : منم همین جور آ/ا: باشه خوب دوتا توپ گلف میخوام با دوتا بطری کوک : بفرما اوردم آ/ا: اقای هوپ اقای تهیونگ میشه این دوتا توپ بگیرین و به هر طرف که دوست داشتین پرتش کنین هوپ : چشم ته ته : باشه آ/ا: کوک خوب نگاه کن و یاد بگیر کوک :چشم آ/ا: ...1...2...3 حالا بنگ بنگ بنگ بنگ (لوله تفنگ رو فوت میکه )خوب یاد گرفتی کوک: ولی اخه چطوری آ/ا: خیلی اسون بود اقای هوپ و تهیونگ به همون جهتی که میخواستن توپ بندازن چرخیدن و این اسون بود که محل پرتاب اونارو بفهمم و بطری ها جای سابت خودشون داشتن و فقد سرعت عمل نشونه گیری بعد بنگ بنگ تمام حالا بیا بریم و گرنه اقای یونگی عصبانی میشن کوک : من میخوام تیر اندازی یاد بگیرم آ/ا: این خوبه که میخوای یا د بگیری ولی باد دوسش داشته باشی تا چیزی رو دوست نداشته باشی نمی تونی یادش بگیری باید بوی باروت صدای شلیک شدن تیرو دوست داشته باشی کوک : تو دوسش داری آ/ا: با تمام وجودم ولی ترسناکه و خطر ناکه حالا بیا تو ماشین برات میگم پسر جون
(توی ماشین )
آ/ا: خوب هوپ: منم میخوام یاد بگیرم آ/ا: خوبه ولی اول از همه باید از شما یه سوال بپرسم کوک : بپرس آ/ا: چرا دوست دارین تیر اندازی یاد بگیرین هوپ : برای این که دفعه بعدی که توی اون شرایت گیر کردیم بتونم از تو مراقبت کنم کوک : منم آ/ا: واو مرسی کوک: توبرای چی تیر اندازی رو دوست داری ؟ آ/ا: هدف من یکم خطر ناکه ( محکم فرمون رو میگیره ).....خوب
بر گردیم سر حرف قبلی تو میخوای از من مراقبت کنی و من از تو ولی اول باید این برات مهم باشه که جون دوست هات رو نجات بدی حتی شده جون خودتم بزاری وسط ولی شما منو دارین و من هر جور شده از شما مراقبت میکنم ولی شاید یه وقت من نباشم باید بلد باشی از خودت مراقبت کنین و رفیقات کوک : وایسا وایسا یعنی چی تو نباشی ته ته : خانم کچولو شما قرار نیس هیچ جا بری
جین : یعنی میخوای مارو تنها بزاری هوپ : آ/ا چرا مارو تنها بزاری آ/ا: بچه ها منم برم براتون یه بادی گارد جدید میارن شاید از من بهتر بعد من توی هر ماموریت احتمال مرگم زیاده مرگ 55زندگی 45 درصده یونگی :خانم کچولو تو قرار نیست بمیری آ/ا: اگر قرار بود بمیرم خیلی وقت پیش مورده بودم ولی بازم احتمال این هست کوک : میشه از پیش ما نری آ/ا: اقای کوک .کوک: آ/ا تو بهترین دوستی بودی که تا حالا داشتم و باحال ترین و قرار نیست از دستت بدم بقیه هم نمیخوان جیمین : شاید باورت نشه ولی تو برای ما خیلی عزیزی و ما نمی خوایم از دستت بدیم ار ام : من احل این حرفا نیستم ولی من این اجازه رو بهت نمیددم که مارو بزاری و بری جین : شاید باتو بودن بود که ما تمام ناراحتی هامون پشت سر گذاشتیم هوپ : از وقتی اومدی ما خیلی چیز هارو تجربه کردیم و فهمیدیم ارمی ها چقدر بیشتر از اونی که ما فکر میکردیم مارو دوست دارن ته ته : فقد پیش ما بمون آ/ا:...........کوک : چرا چیزی نمیگی آ/ا:(تور موز میکنه و )رسیدیم بریم خرید لطفا ماسک ها و کلا هتون بزنید من زود تر پیاده میشم ببینم همه جا امن باشه .......کوک: الا چی شد ته ته : والا چه میدونم ار ام : فک کنم میخواست گریه کنه جین : بیاید بعد که رفتبم خونه بگیم اینا مال تون بعد بره همرو بپوشه ما نظر بدیم فک کنم این جوری خوش حال بشه آ/ا: خوبه بفر ماید پاین کوک تفنگت نمی خوای بیاری آ/ا: چرا مرسی که گفتی کوک .کوک : چی ؟؟؟آ/ا: خودتون گفتین به اسم کوچیک صدا تون کنم منم دارم از فرمان اطاعت میکنم کوک: نه اخه خیلی بامزه گفتی آ/ا: بزار ببینم خشاب پر هست .....اره خوب خشاب های یدک و شوکر حالا بریم ار ام : اینا لازم میشن آ/ا: اره بیاین بریم کوک : دست منو بگیر
/ا: ولی اگر کسی شما رو بشناسه بد میشه جیمین : دست منم بگیر آ/ا: ولی کوک: اگر دستم نگیر داد میزنم که منم کوکم آ/ا: چشم چشم جین : خوب بیاین بریم خرید ولی آ/ا ما به نظر تو نیاز داریم آ/ا: چرا نظر من دوست دختر یونگی هست باید از اون نظر بگیرین یونگی : چون اون مثل خود خودته آ/ا: من لباس های دامنی با لباس های گشاد خوشم میاد و چهار خونه های مشکی و قرمز خوشم میاد حالا مثل منه یونگی : اصلا خود خودته حالا بریم آ/ا: این پاساژ گرون ترین پاساژ سئوله واقعا میخواین از این جا براش خرید کنین کوک : بیا بریم ( توی پاساژ ) کوک: آ/ا هوپ :آ/ا جین : آ/ا ار ام : آ/ا ته ته : آ/ا جیمین : آ/ا یونگی : آ/ا .آ/ا: خوب حالا تموم شد هوپ : نه بیا بریم اون لوازم آرایش آ/ا: همین پنجاه تا پاکت لباس کفش شد هوپ: این اخرین جا هست آ/ا: باشه بریم😁🙂هوپ : خوب تو به عنوان یه دختر از چه لوازم ارایشی استفاده میکنی آ/ا: من رژلب با بالم لب جین : فقد همینا 😳آ/ا: اره چون بلد نیسم کوک : خوب نیازی نداره خودش زیبا هست هوپ :از چه عطری استفاده میکنی آ/ا: عطر با رایحه شکلات که امروزم اقای جین برام شامپو با رایحه شکلات اورد جین : خدار شکر پس خوشت اومد آ/ا: اره مرسی هوپ :بیا بریم فروشنده : سلام خوش اومدین چی لازم دارید هوپ : گرون ترین عطر با رایحه شکلات و بهترین ماسک های پوست فروشنده: چشم الا میارم ..........بفرماید اینا از بهترین برند ما هست هوپ :مرسی آ/ا اینا خوبن به نظرت آ/ا: اره خوبن هوپ:چند شد فرو شنده : چقدر دوست دخترتون خوشکله خوش به حالش هوپ : مرسی ....... وایسا چی آ/ا: ما دوست هستیم بچه : هق هق ( صدای گریه ) آ/ا: این صدا گریه از کجا داره میاد بچه : خاله خاله به من کمک کن آ/ا: چی شده عزیزم بچه : اون اقا مامان منو برد به من گفت اگر اینو بهت ندم مامان منو میکشه آ/ا: گریه نکن بده به من اون پیام : اگر دوست نداری این بچه بی مادر بشه بیا کوچه پشت پاساژ ج/ه آ/ا: خودم با دستای خودم می کشمش ... نگران نباش خاله میره مامانت رو میاره هالا اسمت رو به من میگی عزیزم بچه : اسمم جیسونه خاله آ/ا: خوبه چقدر اسمت قشنگه اسم منم آ/ا هست جیسون : خاله تو مامانم رو نجات میدی نه آ/ا: اره من میرم مامانت رو میارم اون اقا فقد داشت باهات شوخی میکرد الا میرم دعواش میکنم که دیگه از این شو خی ها نکنه جیسون :( آ/ا بوس میکنه ) آ/ا: این برای چی بود جیسون : بهت انرژی دادم خاله آ/ا: ( بچه هرو بوس میکنه ) حالا من به تو انرژی دادم جیسون گوش کن ببین چی میگم این اقا ها دوست های من هستن تو باید ازشون مراقبت کنی باشه اگر من تا چن دیقه دیگه نیو مدم همراه دوستای من میری خونشون و اونجا بازی میکنی تا من با مامانت کلی خوراکی بیام باشه جیسون : چشم خاله جیمین : کاش من جای این بچه بودم کوک : آ/ا خطر ناکه زنگ بزن پلیس آ/ا: کوک یه تفنگ توی داشورد ماشین هست با یه شوکر اگر چیزی شد فقد نشونه به یه جای دیگه بگیر و فقد ماشرو بکش این بار هم برای محافضت از این بچه و پسرا بقیه تو توی جعبه یه عالمه چوب هست بر دارین و فقد برین خونه و در هارو قفل کنین تا من بیام کوک: منم با تو میام آ/ا: من چیزیم نمیشه فقد میرم باهاش حرف میزنم بعد با یه چیزی بر میگردم خونه قول میدم ( قول انگشتی به کوک داد ) جیسون : خاله مراقب مامانم باشه آ/ا: هر جور شده مامانت رو میارم حتی شده باشه جون خودم بدم ته ته : این دختر دیوانس یونگی : خیلی شجاعه آ/ا: فروشگاه تا کی باز هست ؟
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
میشه زودتر بزاری آخه دیر میذاری دلم ضعف میکنه واسه پارت بعدی🥺😢💦
بچه ها تا به حال پنج بار نوشتم تستچی پاکش کرده دارم دیونه میشم شاید از تستچی رفتم
I love you 💜💜
خیلی قشنگ بود.
منتظر پارت بعدی هستم.
سلام من هنوز کامل نخوندم این پارت رو ولی خیلی جالبه و از پرنسس رویاها هم الهام گرفتی چرا میخواین تیراندازی یاد بگیرین ؟😍😍😍😍😗😗😗😗🤎🤎🤎🤧🤧
تروخدااااا پارت بعدی رو بزار
یعنی تیکه تیکه داستانتم وقتی میبینم پارت بعدیش میاد سکته میکنم😂عالیه عالیییییییی خدایی حرف نداره چی بگم بهت هرچی بگم کم گفتم روانی وار منتظر پارت بعدی هستم خیلی خوب بود بی نظیر بود😍
💙💙💙💙💙💙💙🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
مثل همیشه عالییی 💓💓 داستانات حرف نداره👌👌