
تیدرامای جدید کاراکترا پر شد باید منتظر تیدراما جدید باشید
آگنو:ساکونو بلند شو بریم صبحونه بخوریم...ساکونو:خاوو(خمیازه)چیی من کجام.آگنو: تو خوابگاهی! ماجرای سه نصفه شب یادت رفته؟؟ساکونو:اهان😁آگنو:چی میخوری ساکونو : با پیژامه خب حداقل بقیه بیدار شن بریم😋تارن:هااااوو صبح بخیرر ... تریسی:صب بخیر... اگنو: کسی یونیفرم منو ندیده)؟ ساکونو:یونی فرم من چرا اینقدر کوتاهه آگنو:چون مال منو پوشیدی😑😂 تریسی:بپوشین دیگههه الان وقت تموم میشه...تارن:امتحان که نیست ، الان ساعت هفته و تا ساعت یازده وقت صبحونه هست...ساکونو : خوب بریم پایین (تق تق تق تق از پله ها میرفتن پایین) تارن:واووو آگنو: تاحالا ندیده بودم اینقدر صبحانه داشته باشه !! ساکونو:اووووه پنکیک وافل کروسان اوتمیل اسموتی شیکشکلاتی برشتوکمیوهایشکلاتییتینیتیجییجق تارن:باشه باشه باشه😁خوب حمله کنیم.بشینین رو صندلی.......تارن ی لیوان از جلوی تریسی برداشت..تریسی:چطور میتونی لیوان منو برداری دختره احمق..تارن:عه لیوان تو بود؟؟ببخشید تریسی:واقعا که ادب ندارییییی تارن:ولی من فکر کردم این اضافه ست...... تریسی:هوم
ساکونو:تریسی😑 تریسی :چیه نکنه تو هم باز میخوای بگی که... ساکونو:بس کننننن¤😑😑😑😑😑😑 بلند گوی دبیرستان دخترونه شبانه روزی:پارک ساکونو به اتاق تلفن... ساکونو:آه.باید برم...آگنو:برو ببینیم این دفعه از کی تلفن داری 😂 ساکونو:بله؟؟ میس آندر:خانم ساکونو تلفن دارید ساکونو:بله؟؟ الو ؟االو ؟ (صدایی نمیومد از پشت تلفن) یهو یکی گفت:من... ....ولی دیر شده بود.چون ساکونو تلفن رو قطع کرده بود بلندگو دبیرستان:همگی به سالن اجتماعات یهو اگنو اومد پیش ساکونو.... ساکونو:چی شده؟؟ آگنو:سالن اجتماعات کجاست؟ ی دختر : اون طرف اتاق 211 ساکونو: ممنون
رفتن همه توی سالن اجتماعات نشستن رئیس(همون مدیر دبیرستان) : سلام دخترا.راستش ی خبری داشتیم...حقیقتش.... پچیتثجبالتی(پچ پچ دوتا معاون پخمه😂) مدیر:اهم..خوب پوزش میخوام..حقیقتش قرار هست این دبیرستان شبانه روزی خوابگاه دیگه دخترونه نباشه..... ی معاون: یعنی قراره قرقاطی باشه ساکونو:وای نههه آگنو:دیشتیری دیدین ماشالا دیشترددینماشالاا تارن:اگنوتو از پسرا خوشت میاد؟😂😂 آگنو:چیی؟نههه چطوررر؟؟ساکونو:چون خوشحالی اگنو: نه از این خوشحالم که چون قر ور قاطی میشه امکانات هم ی ذره میره بالا خوب میدونی😂(به دروغ گفت😂)
معاون وینت: لطفا سالن اجتماعات رو ترک کنید و برید که وسایلتون رو جمع کنید ، اتوبوس دوساعت دیگه می رسه...ساکونو:خوب بچه ها چرا نشستین بیاین بریم جمع کنین دیگه.
هیچی دیگه رفتن وسایل جمع کنن...تارن هی کشو مشو باز میکرد تا وسایلاشو برداره.ب ی نامه پر خاک برخورد که روش نوشته بود : برای ساکونو! تارن:هی ساکونو، این مال توعه؟ ساکونو:نه،این دیگه چیه؟😳 تارن:نمیدونم ولی روش نوشته برای ساکونو....ساکونو:بده ببینمش... نامه رو باز کرد روش ی شعر نوشته بود: از طرف :...... ساکونو:چی؟؟ چرا ننوشته اسم نویسنده رو آگنو:طرف ناشناسه؟!یعنی نمیدونی کیه؟؟ ساکونو:وقتی ننوشته نه تریسی:بدویین دیگه😬الان زنگ تخلیه میخوره ها ساکونو و اگنو:ما تموم کردیم اگنو:اصلا تریسی خودم جمع کردی وسایلتو😂 تریسی:معلومه که جمع کردم😒

برای قسمت بعدی: 10 لایک،11 کامنت
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
جیسووو منم جنی اونی حالت خوبه؟؟
مرسییییی تو خوبیییی
سلامم
وایی خیلی خوشحال شدم حالت خوبه دلم برات یه زره شده بود اونی🥺❤
میشه بیای پیوی
من بیشتررررر اره اومدم
میگه باید طرف دنبالت کنه
یا پارت بعدو میذاری یا پارت بعدو میذاری🗿✌🏻
وری گود
باید به 10 لایک برسه