ناظر جونم لطفا ردش نکن چیز بدی نداره.
بعد راه افتادیم. رسیدیم و رفتیم سر کلاس .اون پسرای لعنتی هم بودن.*ا.ت. میدونه اسمشون چیه اما چون سئونگ وو روش غیرتی میشه خودشو میزنه به اون راه* سرکلاس منو سئونگ وو کنار هم نشستیم.اصلا حواسمون درس نبود.و فقط باهم حرف میزدیم و سلفی می گرفتیم.*تهِ کلاس بودن بدیش همینه دیگع /:*تهِ کلاس بودیم *دیدین گفتم* تا اینکه استاد از من یه سوال پرسید.خدارو شکر به اندازه ی کافی درس خونده بودم.گفت:مدوسا که بود و چه بلایی سرش آمد خانم لی ا.ت.؟
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
گود بود
عالیییییی