درامیونی پارت 2

سلاممممم من برگششتم اومدم که پارت امروز و بزارم ♡ هرماینی به طرف قلعه دویید. هرماینی: حس عجیبی داشتم چیزی که تا حالا تجربه نکرده بودم. برام عجیب تر از اون این بود که وقتی جینی ازم راجع به معجون عشق پرسید... معحون برام بوی سیب و ردای دراکو رو میداد یک لحظه حس کردم که عا.شق.م ولی سریع از افکارم اومدم بیرون. رون: شنیدم که امروز مالفوی از سقوط نجاتت داده هرماینی با اومدن اسم دراکو سرخ شد. رون: اره دیگه اسمش و میشنوی سرخ شو هرماینی: رونالد ویزلی بار اخرت باشه با من اینطوریحرف میزنی(با داد) رون که شوکه بود از سالن اجتماعات گریفیندور رفت بیرون.

(صبح روز بعد) دراکو: احساس میکردم دیگه تنها نیستم... وقتی سر کلاس معجون ها بودیم و هرماینی رو دیدم یک حس عجیب و خوب داشتم چیزی که باعث میشد قلقلکم بیاد اسنیپ: خوب قراره گروه بندی دونفره تون کنم... برای اینکه تا هفته ی دیگه معجون اماده شده ی تغییر رنگ مو رو بهم بدین... خوب شروع میکنیم... هری پاتر با جینی ویزلی... نویل لانگ باتم با پانسی گَتچِل (فامیلی دیگه به ذهنم نرسید) رونالد ویزلی با هرماینی گرنج... هرماینی نذاشت حرف اسنیپ کامل بشه و گفت: من با رونالد ویزلی هم گروه نمیشم... اسنیپ: پس هر کی که اخر بمونه با تو میفته. رونالد ویزلی با لاوندر گِرَت (خودتون میدونین دیه فامیلی به ذهنم...) اسنیپ اسم همه رو گفت تا اخر که رسید به هرماینی. اسنیپ: هرماینی گرنجر با دراکو مالفوی رون نگاه تحقیرانه ای به هرماینی انداخت. بعد لاوندر و از حرص هرماینی بغل کرد و رفت دراکو: خوشحال بودم ولی فکر کنم که هرماینی امادگی نداشت با یک اسلترینی بیفته.

دراکو: به طرف اتاق خواب دونفره داشتم میرفتم که یهو کسی بهم تنه زد و دویید تو اتاق دونفره... اول عصبانی شدم بعد که رفتم تو اتاق دیدم هرماینیه. هرماینی: ببخشید اخه کج پا داشت چنگ مینداخت نمیتونستم نگهش دارم (بعد دست خونیش و به دراکو نشون داد) هرماینی: چنگ انداخته.. جدیدا خیلی باهام بد رفتاره دراکو: او نه برای تنه مشکلی نیست(تو دل دراکو: اَتَشم خوابیده بود دیگه عصبی نبودم) بزار دستت و ببینم.. اوه اوه خیلی وضعت خرابه بیا بریم درمانگاه.. هرماینی: ورد ترمیم و بلدم. همین که رفت چوبدستیش رو برداره جیغش رفت هوا و از درد شروع به گریه کرد. دراکو:(تو دلش) دیدم داره گریه میکنه و دستیش که زخم بود و با دست دیگش گرفته. سریع رفتم کنارش نمیدونستم چیکار کنم پس بغلش کردم و گفتم بیا بریم پیش خانم پامفری. هرماینی:(از زبان هرماینی) وقتی بغلم کرد احساس ارامش کردم گریم بند اومد و تا چند دقیقه درد دستم و فراموش کردم اما همین که به خودم اومدم دستم شروع به سوزش کردم. دراکو دستش و گذاشت رو شونم و کمکم کرد که بریم پیش خانم پامفری. عحیب بود اخه خیچ وقت ندیده بودم که مهربون باشه... اخه همیشه بهم میگفت گند زاده اما الان داشت کمک میکرد که ببرتم پیش خانم پامفری.

بعد از اینکه زخم دستم رو خانم پافرمی خوب کرد رفتم کتاب خونه و کتاب راجع به معجون ها برداشتم و بردم تو اتاق دو نفره شروع کردم به خوندم تا شاید اون قشمتیش رو از معجون تغییر رنگ مو بلد نیستم توش نوشته باشه. که دراکو ومد تو اتاق. دراکو: اومدم تو اتاق و دیدم هرماینی کتاب دستشه و داره میخونه خیلی ناخوداگاه بدون اینکه بخوام فکر کنم رفتم کنارش نشستم و گفتم راستی راجع به خودت بگو. هرماینی: خودت که میدونی ممان بابام ماگلن. دراکو: نه راجع به علایقت هرماینی: اینا مربوط به درسه؟ دراکو: نه همینزجوری میخواستم بدونم هرماینی: از گربه، بستنی، کتاب خوندن خوشم میاد و دوست دارم همیشه رو زمین باشم نه رو هوا... دراکو: با همش موافقم به جز اخری هرماینی خندید و گفت بیا یه بازی دراکو: چه بازی هرماینی: من چند تا سوال میپرسم اگه یکسمون دروغ بگه باید به اون یکی سیلی بزنه. دراکو: باشه هرماینی: تا حالا دوست داشتی کسی رو بزنی؟ خودم... اره دراکو: اره هرماینی: تا حالا دوستی داشتی؟ خودم...اره دراکو: نه هرماینی: تا حالا دلت خواسته کسی عاشقت بشه؟ خودم.. اره دراکو: اره هرماینی: تا حالا عاشق شدی؟.... امم.. اره دراکو: نه..امم.(یهو دستش و اورد بالا که یک سیلی به هرماینی بزنه. هرماینی چشماش و بست و اماده شد که دراکو سیلی بزنه اما) هرماینی: صدای نفساش و میشنیدم احساس کردم که خیلی بهم نزدیکه و چیزی رو روی ل. ب. ا. م احساس کردم. قلبش تند تند میزد نمیدونم اما یک حسی داشتم که انگار از این اتفاق راضی بودم.

فردا پارت بعد و میزارم😘 لایک و کامنت یادتون نره. راستی درباره اسم داستان باید اسمش جوری باشه که کسی سرچ میکنه راحت پیدا شه حالا مثلت در ناخوداگاه به ذهن شما میخوره سرچ کنین درامیونی یا جادوی عشق؟! ♥✨ خودم فکر کردم درامیونی منطقی تره ولی حالا اگه اسم دیگه ای خواستم بزارم چالش درامیونی با عنوان اسم رمان نازی میزارم تا ببینم بین اسما کدوم بیشتر پسندیده شده.... حمایت یادتون نره عشقام♥😘✨ همتون ستاره این دوستتون دارم تا فردا بای بای