💫💫💫 خب اینم پارت ۴
بعد یه مدت برگشتیم کره یه شب جیاونن خیلی کار داشت منم با دوستام پاشدم رفدم مهمونیـــ♥️ـــ
جان چه ناز شد😂
از زبان جیاونن:رفتم خونه تقریبا ساعت یک بود انتظار داشتم نوشیکا خواب باشه ولی خونه نبود خیلی عصبانی شدم حتما مهمونی عه (خودتون میدونین کدوم مهمونی رومیگم) ساعت سه شد به جهنم مهمونیعه چیزیش نشده باشه
سه و نیم شد که بالاخره اومد با سر و وضعش فهمیدم اصن حال خوشی نداره ولی از اونجا که خیلی عصبانی بودم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
اقا من نفهمیدم توی پارت قبلی با جی اون ازدواج کرد بعد اومد کره کی وقت کرده با جانکوک دوست بشه؟😶
ازدواج نکرد نامزد شد بعد بهم زد
خب حالا کی با جانکوک اشنا شد ؟
کوک شب تو خیابون که بود به دوست نوشیکا خورد رف پیشش دیگه ولی دوباره بخونش
6 بار خوندم
عالی ادامه بده اجی میشی از اول دنبالت میکردم ولی تازه وارد تستچی شدم
عااااالی بود💕
خیلی خوب بود عالی نوشته بودی
عاللللیییییی بود
همینجوری قشنگ ادامش بده خواهش میکنم تو بیمارستان کسیو نکش، خب؟؟؟