4 اسلاید صحیح/غلط توسط: ولوم کو انتشار: 2 سال پیش 83 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم از پارت۸
برو اسلاید بعد 🍭
نفرین شده💣
پارت هشت🎭
گفت:هزاران سال پیش.... پیش از خلقت زمین...... وقتی انسان را خل کرد از مون خواست تا بر انسان سجده کنیم اما مادر عه.....مادر عه مادر عه مادرم سجده نکردم...... همون روز بود جنگ فرشته و شیطان شروع شد....... و....... تا ادامه پیدا کرد تا به شما...... مادر... مادر عه مادر بزرگ مادر املی.... انسان هارو خیلی دوست داشت.... پس ما با اون جنگ کردیم..... تا ثابت کنیم آدما چقدر پلیدن..!
دهنم باز مونده بود دست هامو و گرفت: تو... تو.... اخرین امید ما شیطان ها هستی
با لکنت گفتم: ی... یعنی.... ادرین.... فرشته است؟!
زد تو صورتش و گفت: اره..... اما.... متاسفانه..... تو و... ادرین.... عاشق همید.... یعنی.... شیطان و.. فرشته عاشق همنن... وای مرینت این اصلا منطقی نیست!
تا پنچ دقیقه مات مونده بودم که گفتم: مامان.... میشه..... این جنگ را تموم کنید و بر انسان یا فرشته سجده کنید؟!
داد زد: هرگز.... من به همه ثابت میکنم انسان ها چقدر پست هستن..... تو هم کاری کردی.... فرشته نامید شه از اخرین یادگار فرشته.... یعنی ادرین.....
جا خوردم و گفتم: مگه چیکار کردم!؟
با چیزی که گفت دهنم بسته نمیشد
گقت: راستش.... مادرم... مارو فرستاد زمین تا.... ببینه فرشته میتونه در زمین هم فرشته باقی بمونه..... که تو ثابت کردی نع.....
گفتم: هننن..... من.... من.... مگه چیکار کردم؟!
گفت: تو باعث شدی ادرین ادم بکشه و کاری کرده ایه نفرین شده که معنی اش دورد بر شیطان هس را بخونع:)
سرمو انداختم پایین
اروم سرمو ارود بالا و گفت: و باعث افتخار ما شدی
درو باز کرد و گفت: برو و ادرین را شکست بدع:)
اروم پاشدم و رفتم
[صبحت راوی]
یعنی امکان داره شیطان روزی با فرشته اشتی کند؟!........ ایا مرینت با ادرین مبارزه میکند یا عشق قوی تره؟!...... ایا معجزه عشق وجود دارد؟!
☆از زبان ادرین☆
چشم هامو باز کردم دیدم یهو همه دست زدم و مامانم یک کیک دست اش بود و گفت: تولدتتت مبارککک
و گفت: بیا بقلم
پس از زدم و با یک نیشخند زدم و گفتم: دیگه روش قول زدنتو میدونم....!
خندید و گفت: افرین
یک بشکن زد
که دور تا دور اینه قدی شد دقیقا پنچ تا
نمیدونم چرا میترسم نکاه کنم در اینه که در دستم یک چاقو امد
و صدا عه گقت: اماده ای گناه هاتو بشوری؟!
چیزی نگفتم
در یک اینه مادر و پدرم بود دستش و مادرم دستش را دراز کرد دستم و گفت: آدرینم...... پسرم..... بیا اینجا............
با چاقو زدم که اینه که......
برای پارت بعد ۳ کامنت ۲ لایک
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
بعدییی
باشه ههههههههه😂💕
عالی
😶💕