*نم نم بارون*آخرین کتاب رو هم دادم........ بیرون اومدم و در کتابخونه رو بستم........ بارون میومد........چتر نداشتم........ ولی مگه بوی بارون میزاشت که به چیزی اهمیت بدم.........همینطور میدویدم تا به ایستگاه برسم.......طی دویدن پام لیز خورد و زمین خوردم.........زانوم کمی زخم شده بود........ تا خواستم بلند شم....... دستی رو رو به روی صورتم دیدم......... سرم رو که بلند کردم...... به یه پسر تقریبا 20 تا 25 سال مواجه شدم.........!
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
33 لایک
عجیب ترین عکس جهان🐰🍓
با شباهت زیادی به فوتوشاپ🐰🍓
ولی فوتوشاپ نیست🐰🍓
باور نمی کنی تستم رو ببین 🐰🍓
https://testchi.ir/tests/862898
اینم لینکش 🐰🍓
عرررر
جوری کـ وایب خوبی میدی>>
جوری که دلم پر زد از حرفت))
مرسی خیلی داستانات خوبنننن😭🖤
☂️💜🥺
😭😭🖤😭
خیلی قشنگ بود فداتشم منتظر تک پارتی ها و داستان های دیگت هستم😇🫂
🗿💕❤️🖇🫂
عرررر 😔💔
خیلی خوب بود
🖇🫂
خیلی قشنگ بود :)
:))