(از زبان شوگا) داشتم بعد از کار از سمت دست شویی بر میگشتم که با صحنه عجیبی رو به رو شدم
منیجر جیا باهاش رفتار عجیبی داشت . مدام به جیا نزدیک تر می شد ( راهرو خلوته) و خودشو بهش می چسبوند وقتی فهمیدن نیت اون چی بود بدون وقفه دویدم سمتش و مشت خوابوندم تو صورتش
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
میگم پارت بعدو نمیزاری؟
همین الان
ایول💕💕
😅
عالی بود نظرت چیه داستانتو معرفی کنم؟
عالی میشه
هزینه؟
خوبه که راضی هستی چون من خوشم اومده از داستانات
هزینه ای نداره چرا باید هزینه داشته باشه؟ردم میاد میگن برو چند تا از تستامو لایک کن فلان چیزمو فلان جور کن کامنت زیاد بزار ۱۰۰تا بازدید پروف بزار اینقد بدم میاد که نگو من واسه دل خودم میزارم
پس واقعا ممنونم میشم
خواهش💜
دارم تو عکس میزارم فردا پس فردا میزارم
بزار پارت بعدو
2 هفته پیش
پس پارتای بعد کو
حمایتش کم بود
گفتم مشتاق ندارن😭🥲
☹️
فالویی فالوم کن
فالوم کنید بک میدم