
هب اینم پارت هفت خودممیدونم دیر گذاشتم😐😂
خداروشکر از روز عروسی جون سالم به در بردیم اون از جیمین که نه غذا نه آب فقط به من خیره شده بود اون از وی که مث رباتا دم در واستاده بود اون از جین که آینه رو تصرف کرده بود اون از کوک که کل شیرموز هارو خورد شوگا هم مست بود اصن نگم... جی هوپ مث همیشه در حال رقص اما دلم به حال آر ام اوپا سوخت آخه چند تا بچه رو جمع کنه😂😐
شب که رفتیم خونه یجور افتادمرو تخت که به محض ورود به تخت احساس شکستگی در ۲۵۰۰استخوان بدنم رو داشتم حتی کفشامو در نیاوردم 😂 جیمین:میهی بیبی کجایی در اتاق رو باز کرد و اومد تو جیمین:ای جاننن🥺🥺چه کیوت ولی بیب لباستو عوض میکردی لاغر😶 (ذهن منحرفا چطورین جون دلا برقرارین عزیزان😂😂😂) بیخیالش شدم بالاخره مال خودم شد درو بستم و رفتم یه نسکافه درست کردم و فکر کردم از لحضهایی که باهاش چشمتو چشم شدم تا همین لحضه رو تک به تک مرور کردم که صدای آیفون اومد درو که باز کردم همه ریختن تو هانی:آی دستممم سوهو:هانا کمرم شکست وی:جونگکوکاااا گردنم آر ام:هی خدا جین:هایییی آینم شکست شوگا:بسه دیگه پاشین ببینم همه رفتن تو ولی وی موند پیشم وی:داداش هیونگ جذاب شدی🥺 جیمین:اختیار داری ایشالله دامادی خودت رو ببینم 😜 وی:مبارکعه هیونگ😭 نکنه مارو فراموش کنی😭من نمی خوام اینجوری بشع😭 جیمین:هی بیا بغلم ببینم امشب قرار نیست کسی یه قطره اشک هم بریزه و بعد رفتیم پیش بقیه که دیدم...
واو خدای من اینجا برف اومده این همه دستمال😶 جین:وییی بچم چه زود بزرگ شد😭😭 هانا:آخخ آجی جونم😭 رها:آجیمو اذیت نکنی ها شوگا:جیمین فکر نمیکردم هیچوقت اینو بگم ولی حالا باید بهت بگم دامادیت مبارک 🥺😭
جیمین:یه شب رویایی بود بعد کلی گریه و ناله و غر غر خوابیدن رفتم تو اتاق حوصله نداشتم لباسامو عوض کنم صبر کن حالا کجا بخوابم جیمین:میهی میهی پاشو لباساتو عوض کن کفشاتم درار دیدم فایده نداره دستمو انداختم دور گردنش بلندش کردمو و👩❤️💋👨👩❤️💋👨 تستچی کل داستانو به امید این بخش نوشتم ردش نکن🥺😜
بچه ها من ساعتو بگم شاخ در بیارید😶 ۳:۲۶ دقیقه صبح😜
از زبان جیمین:من رفتم تا براش قهوه بیارم اونم لباساشو عوض کرد قبل خواب نشستیم باهم حرف زدیم جیمین: قهوهتو بخور سرد میشه میهی:جیمین🥺 جیمین:جانم میهی:من به جز تو با موهای کرم خوشملت به دو نفر دیگه هم گفتم دوست دارم جیمین عصبانی شد و قهوه رو کوبوند رو میز می هی:اولیش جیمین با موهای صورتی دومی جیمین با موهای نارنجی 😜😜😜 سوسماز پیلیز😂😂 جیمین:هییییییی تو داری با روح و روان من بازی میکنی می هی: ببخشید خوب🥺 جیمین:یه شرط برای ببخششت هست میهی:چی جیمین بدون فرصت و سوال جواب لباش رو کوبوند رو لبام بعد چند دقیقه که ولم کرد سریع دستشو انداخت دور گردنم و بغلم کرد جیمین:بالاخره🥺 بالاخره دیگه مال من شدی😭 میهی:آروم باش جیمیناااا گریه نکن😭 جیمین ولم کرد و شروع کرد به غر غر که چرا منم باهاش گریه کردم 😂😂 جیمین:خب همش شوخی بود بگیر بخواب میهی:بلو قهلم جیمین:باز که منو اینجوری نگا کردی هاییی
پایاننن اگه لایک ها بشه 30تا فصل بعدی میاد 😜بای بای 💜🥰
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من برادر ندارم میش برادرم شی؟
آرع فن بویم🙂👊🏻
من دخترم😅
ببشید😅😅🙏🏻اجی
سلوم عالیه
سیلام مرس
سیلام برادر همدردم😂
عرررر فن بویییی😝🤩🤩
عالی بود اجی جونم
ادامه بده خواهشششش❤❤💜💜😛😛😛😜😜😜😝😝😝😝
وقتی من خواهش بگم کیوت میشم حیف که نمیشه نشونت بدم😂😂😂
چشم عزیزم😂💜🥺
عالللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسیییییییییییییییییییی💜💜💜😂