نمد چی بگم
هرمیونم با جعبه ی کمک های اولیه برگشت . سرخ شده بود و نفس نفس میزد . معلوم بود حسابی دوییده . گفت : نمیدونی با چه بدبختی ای از خانم پامفری کش رفتم ... + دستت درد نکنه هرمیون . و البته بقیه هم کارشونو عالی انجام دادن . بچه ها برین لباس های سیاه و شنل بپوشین . هری که اینو گفت از اتاق بیرونشون کردم بتونیم لباس عوض کنیم . من بوت های مشکیمو با دامن کوتاه سیاه و بلوز بافتنی مشکی - بنفش پوشیدم . سیاه ترین لباسام همین بودن ولی پوست سفید و رنگ پریده ام و موهای یخی براقم کارو سخت میکرد که خب شنلم اونا رو میپوشوند . شنل مشکی بلندمو پوشیدم و کلاهشو کشیدم روی سرم . دیدم هرمیونم مثل من لباس پوشیده ولی با کالج پاش کرده بود گفتم : بوت یا چکمه نداری ؟ + نه . ندارم . تو داری اضافه ؟ _ فک کنم اون یکی بوتمو اورده باشم ... یه دقه وایسا . رفتم که ببینم زیر تخت یا گوشه ی تختم بوت سورمه ایمو نذاشته باشم که دیدم یه جونور ... اوه ! یه کوتوله ی پف دار خیلی کوچولو زیر تخته ! کوتوله هه با اون صدای زیر و گوشخراشش جیغ جیغ کرد : پس میخواین از مدرسه فرار کنین هان ؟ تا اومدم بگیرمش به دستم چنگ انداخت و پرواز کرد ! هرمیون که درست و حسابی متوجه کوتوله نشده بود با دیدنش جیغ کشید : سوسک بالدارررررررررررررررررر!!!!!!! کوتوله هه هم دست به سینه معلق توی هوا وایساد و اخم کرد . گفت : تو ب من گفتی سوسک ؟! اون جونور بی خاصیت زشت سیاه ؟ نخیر خانوم . اگه چشم داشته باشی میبینی من از یه کوتوله از نژاد فیلفو هستم . تازه خیلی هم خوشگلم ! و موهای کرک مانند نارنجی و چشمای عسلیشو با دستای کوچولو و قلمبه اش نشون داد . اگه موقعیت حسابی قاراشمیش نبود حتما خنده ام میگرفت ولی از یه لحظه غفلت کوتوله استفاده کردم و چوبدستیمو تکون دادم و ریسمون های نقره ای بهش پیچیده شد و تالاپی افتاد روی زمین .
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
پارت بعدو بزار باشه؟ 🤧
عالیییییی
تنک ✨🥰
عالییییییییی بید
ج چ : باور کن از تو هر کاری بر میاد
شت 😂👌