عشق با نگاه اول شوگا پارت ۷

خوب کجا بودیم تویه کافه نشسته بودیم که یک لحظه از زبان رز

شوگا:رز میخوام یه چیزی بهت بدم رز:خوب شوگا:اممم چیزه من این بلیط ویژه رو برای تو آوردم رز:بلیط ویژه کنسرت شوگا:اره رز:ببخشید ولی من میخوام پیش دوستام باشم شوگا:خوب باشه رز:شوخی کردم ولی بلیط خودم هم مال ردیف اوله تازه دوستام هم کنارمن☺ شوگا:🥺🥺🥺 رز:باشه حالا ناراحت نشو هرکدومشون باشه من بازم پیش دوستامم شوگا:یعنی دوستهاتو به من ترجیح میدی🥺 رز:نه ولی شوگا:ولی چی رز:ولی نمیتونم بدون اونا هم زندگی کنم جیهوپ:خوب خوبه عاشق دختری شدی که بدون دوستاش نمی تونه زندگی کنه فکر کنم باید هر روز ببریش پیش دوستاش😂😂 رز:فقط اینم نیست باید هر هفته یه شب منو ببری خونشون 😁شوگا:میدونید شما الان سوتی دادید رز:نه ندادیم چون بقیه اعضا هم میدونن من و اعضا😂😂 شوگا😑😑 شوگا:چطوری رز:اینو منم نمی دونم کوک:داشتیم دنبال تو می گشتیم که تو اتاق رز پیدات کردیم تو بغل هم خوابیده بودید😁 قیافه اعضا😄😄 قیافه من و شوگا😳😳

رز:یه لحظه شوگا:کجا🤨 رز:جینا زنگ میزنه شوگا:خواهر اون... رز:اره خواهر جیک 😒شوگا:ببین نمیخوام ناراحتت کنم ولی دیگه نباید با جینا حرف بزنی 😌😌رز:اون صمیمی ترین دوست منه و مثل دوتا خواهر هستیم ببخشید نمی تونم دوستیمونو بهم بزنم 😔😔 جینا:سلام رز خوبی رز:سلام جینا نه اصلا خوب نیستم😔 جینا:چرا چی شده با شوگا دعوا کردین رز:نه ولی جیک بهم پیام داده و گفته بعد از کنسرت بی تی اس اگه نرم ببینمش شوگا رو می کشه😔😔جینا:اون با چه جرئتی اینو میگه 😠رز: الان وقت این حرف ها نیست من یه نقشه دارم جینا: چه نقشه ای رز:خوب....... رز: نقشه رو گرفتی جینا: اره رز: خوبه بای جینا:بای شوگا: کجا موندی رز: ببخشید نامجون:باید بریم شوگا:کجا 🙁رز: شوگا تو امروز چت شده باید برید بیگ هیت شوگا: مگه ساعت چنده 🤨کوک:۶ شوگا: پس منتظر چی هستید بریم دیگه

تویه کنسرت بی تی اس از زبان شوگا..... دیگه وقتشه که جلوی ارمی ها بهش پیشنهاد ازدواج بدم💍 (یادم رفت بگم جولی هم ارمیه و بایستش جیهوپه و یه دوست دیگش که اسمش هوتاکاست و ژاپنیه و بایستش هم نامجونه) اهنگهای not today و fire رو خوندیم و دیگه وقتش بود و رز رو صدا کردم تا بیاد رویه استیج و بهش پیشنهاد بدم شوگا:رز من از اولین روزی که تو رو دیدم عاشقت شدم اممم بامن ا*ز*د*و*ا*ج می کنی رز:😳 آآآ آره 🤗 آرمی ها داد می زدن Loveeee و بعد رفتیم تو اتاق گریم و رز هم هنوز تو شک بود و بعد برگشتن از فن ساین رسیدم خوابگاه رز همه چیز رو برام توضیح داد (منظورش موضوع جیکه) و طبق نقشه باید الان به پلیس ها خبر بدیم و ضد گلوله بپوشیم

ادامه از زبان رز..... وقتی رسیدیم اونجا من و شوگا دست تو دست هم رفتیم داخل وقتی که جیک مارو دید از اینی که هست دیوانه تر شد و تفنگش رو در اورد و میخواست شوگا رو بکشه و کاملا مثل نقشه پیش می رفت ولی اون جینا رو هم گرفته بود و به جینا شلیک کرد ...رز: (باداد)جینااااااااا 😨😨شوگا: اخا ادم روانی کی به خواهرش شلیک می کنه 😦 جیک: من .... بعد پلیس ها اومدن داخل و جیک رو دست گیر کردن و جینا هم بردیم بیمارستان و حدود یک ساعت تو اتاق عمل بود اونقد قریه کرده بودم 😭😭که چشم هام کاملا سرخ شده بود و عمل باخره تموم شد و جینا رو اوردن بیرون چون فقط من و شوگا خبر داشتیم فقط ما اونجا بودیم و پدر و مادر جینا .....از زبان شوگا.. رز حالش خیلی بد بود و من الان رز و جینارو درک می کردم و حتی وقتی عمل جینا تموم شد اون اولین نفر بود که رفت پیشش و از پدر و مادرش هم بیشتر گریه کرده بود ... رز:دکتر میتونم جینا رو ببینم دکتر:بله ولی زیاد خسته‌اش نکنید رز:ممنون دکتر🙏🙏 ادامه از زبان رز.... رفتم داخل اتاق و دیدم که جینا داره چت می کنه و انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده😐😐 ....رز:میشه بدونم داری با کی چت می کنی🤨 جینا:اول یه سلام کن بعد بپرس اره میتونی بیا نگاه کن رز:صبر کن این گوشیه منه 😐جینا:اره رز:یعنی الان داری با رزیتاها از زبان من حرف می زنی😐 جینا:اره 🤭رز:بدش به من جینا:نمیدم رز:گفتم بهم بده جینا:گفتم نمیدم😋 ... داشتیم سر گوشی دعوا می کردیم که یک لحظه.....

تموم شد چون پارت اخر نزدیکه من چند تا سوپرایز براتون دارم