از خونه بیرون اومدند و سوار ماشین شدن... ~ اه سلام... نیازی نبود بیایید خودم میبردمشون!... ا/ت: گفتم شاید اینطوری بهتر باشه... ~ من مواظب شون هستم نگران نباشید.... ا/ت با لبخند سر تکون داد و با لوهان خدافظی کرد.... بعد رفتن لوهان ا/ت نفس عمیقی از روی استرس کشید... ا/ت: اروم باش..چیزی نمیشه!... سوار ماشین شد و سمت خونه راه افتاد... لوهان: او من از چرخ و فلک میترسم!... هیسو: آآ خیلی ترسویی اصلا ترس نداره!!.. ~ هیسو شاید لوهان دلش نخواد چرخ و فلک سوار شه!.. هیسو: اما من میخوام سوار شم مادر!!... ~ خیل خب.. تو چرخ و فلک سوار شو لوهان هم هر کدوم رو خواست سوار میشه....
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
35 لایک
چرا دونه دونه از اجی هام کم میشه؟! ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ از اینکه تستچی رو ترک میکنید قلبم میشکنه!💔
بیااا خودتتتتت بهترین اجیتت میشممم تخمههه بخاطررر توو نرفتههه
🥲💓
عااالی بوددد 🌸✂️
بسیاررر عالییییی
عالییی بوددد
آیگووو نایص″)
هوم :]
پارت بعد پلیز
عالی پارت بعد..
مایل به رفاقت؟؟✨
👍💖