
حرفی ندارم😐❤

💞بانوی دست نیافتنی💞لطفا ، هایلیس. لطفا به جای گابریل بمیر.” برادر همیشه با وقار من برای اولین بار از من التماس کرد. او می خواد من به خاطر خواهر ناتنیمون که حتی یک قطره خون مشترک باهم نداریم، بمیرم. “برای اولین بار و آخرین بار ، اینو ازت میخام.” من همیشه بدبخت بودم و این بار هیچ استثنایی وجود نداره. هفتمین بار که به من خیانت کردند و کشته شدم، کاملاً از احساسات عمیق دور شدم. “من خوشحالم که تا آخرشم یه عوضی موندی.” دیگه تحت تأثیر عشق قرار نمیگیرم. نوبت منه که اول اونهارو رها کنم.

💕زندگی جدید دوقلو ها💕ما مثل همه ی دوقلو های معمولی به دبیرستان میرفتیم،اما بعدش جونمون رو توی یه تصادف از دست دادیم و زندگی دوم ما به عنوان دوقلوها شروع شد!ما زندگیمون رو توی یه محیط رهاشده همراه مادر بددهنمون و پدری با قلب یخی که امپراطور بود، شروع کردیم.ولی توی تولد پنج سالگیمون…پادشاه یه دفعه ای خواست که بچه هاش رو ببینه. چرا انقدر یهویی؟فقط میتونیم به خودمون اعتماد کنیم! «شروع پروژه ی زنده موندن دوقلوها» داستانی درباره ی خواهر و برادری که باهم تناسخ پیدا کردن.

💖خواهر گرانقدر دوک شرور💖او در رمان جنگ به عنوان خواهر شروری که هرگز خون و اشک نریخته بود ، دوباره متولد شد. شخصی که به عنوان “برادر” من عمل می کرد شروری بود که پس از شکست در جنگ ، توسط قهرمان مرد مهر و موم شده است. بنابراین تنها کاری که اکنون باید انجام دهم این است که وانمود کنم خواهر او هستم تا اینکه بعداً ناپدید بشه. یا همینطور فکر کردم … این چیه توی دستت ؟ نگو سر قهرمانه ” برادرم در جنگ پیروز شد.

💗روزی که ناگهان یک پرنسس شدم💗آناستازیا یه فقیر بدبخت و یتیم تو دنیای واقعی می میره و وقتی بیدار میشه می بینه توی بدن یه نوزاده. اما نه هر نوزادی!یه پرنسس. یکی از پرنسسای رمان معروف پرنسس دوست داشتنی به سم آتاناسیا. اما چرا آتاناسیا که توی زندگی ش هیچکس دوستش نداره و در نهایت هم قراره به دست پدرش کشته شه؟؟ تنها هدف آتی فرار از اون قصر لعنتیه اما چی میشه اگه همه چی طبق اون رمان پیش نره وو آتی و پدرش…
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
کاش بدونم کجا میتونم بخونم
عااالی(:
آخری رو خوندم خیلی قشنگه (:
❤✨🍡
فالویی فالوم کن