Love me/دوستم داشته باش pt2

شب خوابیدم و صب بیدار شدم. گوشیم و برداشتم و دیدم خبرمون همه جا پخش شده عکسم هم همه جا پخش شده. نمیدونم باید چیکار کنم. دیلیلینگ دیلیلینگ (صدای زنگ گوشی) گوشیم و جواب دادم(+من*دوستم) +الو سلام*سلام خوبی خونه ای؟ +آره میخوای بیای *آره میبینمت+باش منتظرم......... توی خونه هیچی نداشتم و باید میرفتم خرید رفتم کمدم و باز کردم و شلوار بگ مشکیم و با زیری سفیدم و یه کت سیاه با کیف مشکیم و بردا شتم و پوشیدم (عکسش پایینه)

یه ماسک برداشتم و زدم با استرس زیاد از خونه اومدم بیرون رفتم سوپر مارکت و وسایل هایی که میخواستم بخرم خریدم اومدم بیرون تا خونه میخواستم پیاده روی کنم یکم رفتم و نفس کم آوردم و یکم ماسکم و درآوردم تا نفس بکشم یکم راه رفتم بعد یهو یکی اومد جلو با صدای بلند گفت شما همون آنتی فن نامجون نیستین؟

به لباسش نگاه کردم و بله فهمیدم آرمیه _وااااای چه پرو پرو پاشده تو خیابون رامیره تو خجالت نمیکشی یه همچین چیزایی به اوپا یمن میگی +ببخشید میشه آروم تر حرف بزنین و اینکه اشتباه گرفتین من ایشونی که میگین نیستم _الکی انکار نکن میخواست داد بزنه که دوییدم فرار کردم اون یکم داد زد و بعد بیخیال شد در و باز کردم رسیدم خونه وسایلارو انداختم رو زمین و یکم استراحت کردم و بعد گاشدم وسایل هارو گذاشتم سرجاشون یکم آب خوردم و شروع کردم به غذا درست کردن یکم گذشت که بعدش صدای زنگ در اومد.

رفتم در و باز کردم دوستم بود دعوتش کردم اومد تو نشستیم رو مبل و رفتم تا براش قهوه و کیک بیارم میدونستم دوست داره. آوردم باهم خوردیم و یکم گپ زدیم بعد شام آماده شد و آوردم باهم خوردیم بعد شام یه فیلم گذاشتم و باهم دیدیم دیلیلینگ دیلیلینگ گوشیم زنگ می‌خورد رفتم جواب دادم داداشم بود +الو سلام داداشی چه خبر خورشید از کدوم ور طلوع کرده؟ #سلااام از جای همیشگیش +چه خبر نمیای به خواهرت سر بزنی؟ #چرا یه ماموریت برام اونجا خورده میام میبینمت +باشه منتظرتم #خدافظ +خدافظ

برین تو نتیجه چالشه