
ا. ت ویو : خیلی عصبانیم چطور تونست سرم داد بزنه ( دلتم بخواد🙃) کم مونده بود بزنم دارم وسایلامو جمع میکنم تا برم و دیگه به اینجا بر نگردم نامی ویو : من چطور تونستم سرش داد بزنم یونگی : تو چطور دلت اومد سرش داد بزنی نامی : تو ب*بند اصلا به تو چه ( نامی سر بچم داد نزن 😑 ) یونگی : بیترادب 😐 نامی : خودتی
یونا ویو : خیلی عصبانیم چطور تونست سرم داد بزنه ( دلتم بخواد🙃) کم مونده بود بزنم دارم وسایلامو جمع میکنم تا برم و دیگه به اینجا بر نگردم نامی ویو : من چطور تونستم سرش داد بزنم یونگی : تو چطور دلت اومد سرش داد بزنی نامی : تو ب*بند اصلا به تو چه ( نامی سر بچم داد نزن 😑 ) یونگی : بیترادب 😐 نامی : خودتی
یونا ویو : چمدونامو جمع کردمچو دارم از خوابگاه خارج میشم که یهو نامیو یونگیو دیدم که دارن میدون سمتم منم سرعتمو کم کردم و کم کم وایستادم یونگی : یونا کجا میری نامی : یونا خیلی معذرت میخوام ببخشید یونا : خداحافظ یونگی چندروز یبار بهت سر میزنم بای و سریع سرعتمو زیاد کردم
نامی : یونا خواهش میکنم منو بخش سوم نقش ویو : دیگه دیر شده بود یونا رفته بود نامی ناراحت بود ولی بونگی حالش بدتر بغض گلوشو گرفته بود و کم کم بغضش شکست و بی صدا گریه کرد ( بچم 💔 ) یونگی ویو : یونا رفت و من بغضم گرفت بعد چند ثانیه بعد بغضم شکستو بی صدا گریه کردم کم کم حق حقام بلد شدو نامی متوجه گریم شد نامی : تو.....اان داری گریه میکنی؟ یونگی : ح...حق نه .حق فقط گردو خاک رفته تو چشمم نامی زیر لب : اره جون عمت😐
نامی : یونا خواهش میکنم منو بخش سوم نقش ویو : دیگه دیر شده بود یونا رفته بود نامی ناراحت بود ولی بونگی حالش بدتر بغض گلوشو گرفته بود و کم کم بغضش شکست و بی صدا گریه کرد ( بچم 💔 ) یونگی ویو : یونا رفت و من بغضم گرفت بعد چند ثانیه بعد بغضم شکستو بی صدا گریه کردم کم کم حق حقام بلد شدو نامی متوجه گریم شد نامی : تو.....اان داری گریه میکنی؟ یونگی : ح...حق نه .حق فقط گردو خاک رفته تو چشمم نامی زیر لب : اره جون عمت😐

2 روز بعد * یونا ویو ) یونا : امروز میخوام برم یونگیو ببینم لباسمو عوض کردمو ( لباس یونا ) یونا : این خوبه رفتم سوار ماشینم شدمو راه افتادم قبلش به نامی... یعنی اقای کیم نامجون زنگ زدم که وقت ملاقات بگیرم یونا : سلام مستر کیم نامی : س... سلام یونا چی میگی مستر کیم دیگه چه کسیه یونا : من دیگه هیچ نسبتی باهاتون ندارم مستر کیم نامی : ولی من عا*شقتم یونا : متاسفم ولی من فقط تورو مثل یک دوست دوست دارم و فقط نیخواستم اطلاع بدم که میخوام بیام یونگیرو ببینم نامی : چییی واقعا واست متاسفم یونا ( ادامه نتیجه اینبار راست میگم انچه خواهید دید نیست 😊 )
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
*پارتتتتت
پيتر بعدي رو بدهههه
2 تا پارت بعدو قراره باهم اپ کنم بعد هی رردو گزارش میشه
ایا میخوای در خماری بزاری مون 😐💔
پارت بعد رو کی میزاری؟
دورم مینویسمش
عالی بود اونی🦥💕
♥♡♥♡♥♡تنک یو مای لاولی
عالی
9
8
7
6