
سلام ... همین 😐
منم گفتم :« ممنونم پانسی بابت لطفت ولش کن تو راهرو میشینم . من که رفتم پانسی و دراکو دعواشون شد و پانسی اومد پیش من توی راهرو نشست و با هم صحبت کردیم که یهو سدریک دیگوری اومد و گفت:« دخترا من تو کوپه هم جا هست اگه خواستید بیاین . منو پانسی هم رفتیم . بعد صحبت من چشمامو بستم تا بخوابم که یهو ...
دیدم در اتاق باز شد چشمامو باز نکردم ولی صدای دراکو رو شنیدم که میگفت :« پانسی اینجا چیکار میکنید . پانسی گفت :« تو بیرونمون کردی . دراکو گفت :« همین الان پاشو بیا تو کوپه . پانسی جواب داد :« من پیش هارلی میمونم . که دراکو گفت :« بیدارش کن بیاین تو کوپه . پانسی هم گفت :« تازه خوابیده . همینطور که داشتم به حرفاشون گوش میکردم دیدم یهو تکون خوردم ولی بازم چشمامو باز نکردم . دراکو منو بغل کرده بود و آورد تو کوپه ی خودش . یکم بعد من طوری وانمود کردم که انگار تازه از خواب بلند شدم گفتم :« پانسی ما چرا اینجاییم . پانسی چیزی نگفت و با چشماش به دراکو اشاره کرد منم پاشدم برم بیرون که مالفوی گفت:« کجا تشریف میبری . گفتم :« یه جا که نبینمت فلفل خود شیفته . دارکو خندید و گفت :« هرجا میخوای برو ولی پانسی تو نمیتونی بری . منم رفتم دست پانسی رو گرفتم و گفتم :«
تو کاره ای نیستی که بهش بگی چیکار کنه . اینو گفتم و با پانسی رفتیم بیرون و تا هاگوارتز تو راهرو بودیم . وقتی قطار وایستاد دوباره دیدمش گلابی شکل مارمولک ( این فعلا دید هارلیه عصبی نشید مالفوی هدهای عزیز 😂) توی سرسرا جایزه های پارسال رو بهمون میدادن برای کسایی که تونستن معجون شانس رو درست کنن . و فقط منو دراکو و هرمیون و یه پسر دیگه به اسم جک فرانکو تونستیم درست کنیم .
اون بالا قرار شد یک معجون دیگه درست کنیم و یه کنفرانس راجعب هاگوارتز میدادیم که ما چهار تا به دوتا گروه دو نفره تقسیم میشدیم . متاسفانه به دلیل نفرت بیش از اندازه ی هرمیون نسبت به دراکو هرمیون و جک همگروهی شدن منو دراکو هم با هم ( ای بابا شومام الان خیلی ناراحتی 😐😂)
اول باید معجون درست میکردیم که امتیازی نبود . باید بگم که دراکو هیچی بلد نبود مشخص بود توی ساخت معجون قبلی یکی بهش تغلب رسونده . اولش دراکو گفت :« تو بلدی درست کنی پاتاح ؟ منم گفتم :« آره مگه تو بلد نیستی ملفوووی ؟ اونم زمین و نگاه کرد و گفت :« چرا ولی میخوام ببینم تو چجوری درست میکنی ؟ منم جواب دادم :« فهمیدم بلد نیستی اوکیه من درستش میکنم ولی تو کنفرانس از این خبرا نیست . اونم با منن و منن گفت :« باشه حالا اینو راه بنداز بعد . بگذریم معجون های جفت گروه ها درست بود و قرار بود پس فردا بریم سراغ کنفرانس .
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هی;
زیر24ساعتبکمیدم.
واگهمیشهبهتستآخرمسربزن..هیهی))
اگهمایلی..پینمیکنی؟ممنونم-